زلزلهها میتوانند مناطق بسیار دور را نیز بلرزانند!

مجله علمی ایلیاد - پسلرزهها یکی از ویژگیهای مشترک زلزلههای بزرگ هستند، اما معمولاً در نقاطی که نزدیک به کانون لرزش هستند، رخ میدهند. برای اولین بار، پژوهشگران شواهدی از زمینلرزههایی که موجب وقوع لرزه در قسمتهای دیگر جهان شدهاند را یافتهاند. این امر پیشبینی فجایعی که در آینده ممکن است رخ دهند را ممکن میسازد.
پژوهشگران دانشگاه ایالتی اورگن، اطلاعات مربوط به زمینلرزههای رخ داده در نیم قرن را تجزیه و تحلیل کرده و به نتیجهگیری فوقالعادهای دست یافتند؛ وقتی لرزش بزرگی در جایی رخ میدهد، به احتمال قوی زمینلرزهی دیگری در طرف دیگر سیارهی زمین در چند روزه آینده، رخ خواهد داد. دانشمند کشاورزی، «رابرت امالی»، میگوید: «در آزمایشهای انجام شده این احتمال زیاد و قابل آشکارسازی است.»
بیشتر زمینلرزهها به خاطر اصطکاک قسمتهای مختلف پوستهی زمین به یکدیگر رخ میدهند. بعضی اوقات، فشار بر اصطکاک میان این صفحات غولپیکر غلبه میکند و انرژی زیادی به طور ناگهانی آزاد میشود. این اتفاق، خود اغلب موجب به وجود آمدن تعداد زیادی از لرزههای کوچک در مرز بین این دو صفحه میشود.
امالی میگوید: «زمینلرزهها بخشی از چرخهی ساخت و رهایی فشارِ تکتونیک هستند. در پایان این چرخه و در مناطقی که دارای گسل هستند، نقاط نوکدار ممکن است به هم برسند و منجر به ایجاد یک لرزش شوند.» این رشته از انرژیهای آزاد شده، باعث لرزش در سطوح نزدیک میشوند، اما موجهایی از فشار نیز به پایینتر نفوذ کرده و وارد گوشتهی زمین میشوند. مدت زمان زیادی است که داشمندان به این فرآیند آگاه بوده و از آنها بهعنوان ردیابهای آوایی برای مطالعهی ساختار داخلی زمین استفاده میکنند.
زلزلهای که در سال ۲۰۰۴ در سواحل جزیرهی سوماترا اندونزی رخ داد، کل جهان را مانند یک زنگ به نوسان در آورد و پوسته زمین را به اندازه یک سانتیمتر، به آرامی حرکت داد. چنین لرزش وسیعی که در کل سیاره رخ داد، آنقدر کوچک است که مردم نمیتوانند آنرا احساس کنند. اما، چینن لرزشهایی احتمالاً گسلهای موجود در نقاط دوردست را تحت تاثیر قرار داده و منجر به ظهور زلزلههای بزرگ در سراسر جهان میشوند. متاسفانه، تا به حال هیچ شواهد موثقی در مورد وجود این اثرات بازتابی و یا ثانویه مشاهده نشده است. گمانهزنیها فراوان است، اما دانشمندان نتوانستهاند این فرضها را اثبات و یا تایید کنند. آنها میدانند که محدودیتهای زیادی در این زمینه از پژوهش برای آنها وجود دارد.
آنها تصور میکنند که امکان رخ دادن زلزلههایی به بزرگی بیش از ۵ ریشتر در فاصلههای بسیار دورتر از کانون لرزشهای بزرگ و با سه روز فاصلهی زمانی، بسیار محتمل است. حتی اگر لرزشهای کوچکی را که بهعنوان پس لرزه توصیف میشوند، حذف کنیم؛ باز هم امکان رخ دادن زمینلرزههایی به بزرگی ۶ ریشتر و در یک فاصلهی زمانی ۶ روزه محتمل است. هرچه لرزش اولیه بزرگتر باشد، لرزشهای ثانویه نیز بزرگتر خواهند بود. نکتهی جالب توجه این است که چنین اثرات ثانویهای در ۲۴ ساعت اول رخ نمیدهند. به همین دلیل است که در مطالعات انجام شده، هنوز الگوی واحدی مشاهده نشده است. علاوه بر این، بیشتر این اثرات ثانویه در ۳۰ درجهایِ قطب مخالف کانون لرزه، رخ دادهاند.
در این مطالعه، هیچ تلاشی برای روشن کردن توضیحات احتمالی در مورد افزایش زلزلههای دور دست، انجام نشده است و هر آنچه که تاکنون انجام شده، تنها حدس و گمان است! امالی میگوید: « فهم سازوکار این فرآیند که چگونه یک زلزله میتواند زلزلهی دیگری را در فاصلهای دور از لحاظ زمانی و مکانی ایجاد کند، هنوز تا حد زیادی سوداگرانه است. اما صرف نظر از سازوکار خاصی که در آن دخیل است، شواهد نشان میدهند که این اثرات ثانویه حتماً رخ میدهند و پس از آن نیز شاهد یک دورهی خاموشی لزلزلهها خواهیم بود.»
پژوهشی که در سال ۲۰۱۱ انجام شد و در آن به مطالعه و تغییرات نوسان لرزههایی که در ماههای پس از وقوع یک زمینلرزه به وجود آمده بودند، میپرداخت؛ به نوعی یافتههای این پژوهش جدید را نقض میکند. این مطالعهی جدید از حساسیت بیشتری برخوردار است، اما تناقض موجود نشان میدهد که برای اثبات چنین فرضیهای، مطلعات و آزمایشهای بسیاری باید انجام شود. بدیهی است که تعیین زمان و مکان دقیق زلزلههای فاجعهبار، میتواند موجب نجات جان بسیاری از مردم شود، بنابراین هر گونه پژوهشی که بتواند به پیشبینی احتمال وقوع لرزش کمک کند، مفید خواهد بود.
نوشته: مایک مکرا
ترجمه: آوین تهمتن - مجله علمی ایلیاد