خیلیها حرف زدن در اینباره را تابو میدانند و در برابر صحبت کردن دربارهی آن سکوت میکنند. اما واقعاً علم چه پاسخی در این باره دارد؟ آیا این یک جهش یا اختلال در فرآیند تکامل انسان بوده است؟
نکتهی قابل تامل و مرتبط با این پرسش، این است که سینهی زنان، در اندازهها و شکلهای مختلف وجود دارد، اما با این همه تفاوت، شباهت و مشترکاتی در بین همهی زنان وجود دارد که برای انسان در مقابل دیگر گونههای پستانداران منحصربهفرد است. در بین دیگر گونههای پستانداران، ایجاد اندامی بهعنوان پستان به زمان تخمکگذاری یا شیردهی موقتی بستگی دارد که اساساً هدف آن تولید شیر و تغذیه فرزند تازهمتولد شده، است. بنابراین پس از گذشت مرحلهی شیردهی، پستانها کوچک و یا ناپدید میشوند.
اما این موضوع در انسان، کاملاً متفاوت است. پستانها در زنان، از ابتدای دوران بلوغ شکل میگیرد، نه شروع بارداری یا شیردهی؛ بنابراین میتوان این موضوع را در انسانها چیزی شبیه به تغییری منحصربهفرد در بین گونههای پستانداران دانست. باید بدانید که این مطلب اولین مطالعهی علمی در این خصوص نیست. در سال ۱۹۸۷، زیستشناسی به نام «تیم کارو» هفت نظریه دربارهی چرایی بزرگ شدن سینهی زنان ارائه کرد. یکی از مهمترین این نظریات، تکامل این اندام برای راحتی و سهولت در شیردهی به نوزادان است؛ اما وی توضیح نمیدهد که چرا پس از دوران شیردهی، سینهها کوچک نمیشوند؟
اما پیش از کارو، «چالز داروین» توضیح بهتری در این خصوص ارائه کرد. این نظریهی پیشنهادی داروین، در سال ۱۹۶۷، توسط «دزموند موریس» متخصص زیستتشناس، مورد بررسی دقیقتری قرار گرفت. موریس دلیل اولیهی پیدایش سینهها را، ایجاد یک نماد برای جنس مونث در انسان میداند که با شروع فرآیند تخمکگذاری در ابتدای دوران بلوغ، رشد کرده و بزرگتر میشود. توضیح داروین و موریس این است؛ زمانی که اجداد ابتدایی انسان شروع به راهرفتن کردند، دیگر اُرگان جنسی زنان به وضوح دیده نمیشد و مردان هیچ راهی برای تشخیص اینکه زنی به بلوغ رسیده است یا نه، نداشتند. از این رو، طی تکاملی طولانیمدت، پستانهای زنان، بزرگ شده و شکلی خاص به خود گرفت و بزرگتر از اندام متناظر در مردان شد. این میتواند توضیح خوبی برای این مساله باشد که چرا سینهها در ابتدای دوران بلوغ شکل میگیرند؛ اما در این نظریه هم پاسخ اینکه چرا پس از دوران یائسگی، سینهها از بین نمیروند، داده نشده است.
اما امروزه پیشرفتهای خوبی در زمینههای علمی و بدن انسان انجام شده و میتوانیم نگاه دقیقتری به این اندام داشته باشیم. تفاوت اساسی در این است که به نسبت دیگر پستانداران، بافت چربی بیشتری در قسمت سینههای جنس مادهی انسان وجود دارد؛ همین چربیها بافت پستان را پُر میکند و به آن شکل میدهد. سینههای انسان میتوانند اندازهای بزرگ پیدا کنند که باعث درد در قفسهی سینه و کمر میشود. این یکی از مهمترین دلایل برای عمل حذف پستان در جهان است. تنها در سال ۲۰۱۶ میلادی در کشور آمریکا، ۶۱،۰۰۰ زن عمل حذف یا کوچککردن پستان را بهدلیل بزرگی بیشاز حد و عوارض آن تجربه کردند. اما بزرگی بیش از حد پستان، برای همهی زنان چنین عوارضی ندارد و بسیاری از زنان آنها را بدون هیچ مشکلی و بهعنوان اندامی زیبا در بدن، نگه میدارند.
اما سینهها در زنان میتواند مرگبار هم باشد که مهمترین عامل آن سرطان سینه است. سرطان سینه مهمترین عامل مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان جهان است. این نوع سرطان، سالانه ۱.۵ میلیون زن را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار میدهد که تعدادی از این بیماران را به کام مرگ میکشاند. تنها در سال ۲۰۱۵ میلادی، حدود ۵۷۰هزار زن در جهان، بر اثر سرطان سینه جان دادند. اما دانشمندان میگویند که سرطان سینه در بین دیگر پستانداران رایج نیست. دانشمندان اعتقاد دارند که سرطان سینه با طول عمر زیاد در انسان و دائمی بودن اندام سینه رابطه دارد؛ پستانداران دیگر شاید به اندازهای که سرطان سینه را تجربه کنند، عمر نکنند و اندام سینهها در طول عمرشان موقت باشند.
سلولهای سرطانی در بافت سینه بهسرعت تکثیر میشود و هر بار که سلول جدیدی در این بافت متولد میشود، میمیرد و حالتی بهوجود میآید که سلولهای سالم به سمت سلولهای سرطانی رفته و آلوده میشوند. از این رو و با وجود سرعت بالای تکثیر سلولهای سرطانی، اگر شخصی به سرطان در یکی از سینههایش مبتلا باشد، هر دو سینهی او را حذف میکنند تا جلوی احیای دوبارهی سرطان، در سینهی دیگر گرفته شود. با این کار، احتمال برگشت سرطان تا ۹۵درصد کاهش مییابد.
در هر حال، این اندام منحصربهفرد انسانی، جایگاه خود را در بین جوامع بشری پیدا کرده است. از هر منظر که به این موضوع نگاه کنیم، تاثیر سینهها در زنان چه باعث زیبایی اندام زنانه و عاملی برای جذب مردها و چه عاملی برای بیماریهای خاص باشد، مهم و قابل توجه است.
نوشته: ناتانیل لی ترجمه: علی عمانی – مجله علمی ایلیاد