نویسندهی اصلی این مقاله، «لوی استون» به این نتیجه رسید که در طول این ۳ ماه، ۴۸۰ قطار به سمت بلزِک، سُبیبور و ترِبلینکا حرکت کردند که برخلاف آشویتس حالت اردوگاه کار اجباری را نداشتند و تنها هدف آنها کشتار بوده است. این دانشمندان با استفاده از آمارهای بهجا ماندهی تاریخی و جزئیات دادگاههای پس از جنگ، تعداد یهودیان حاضر در هر بار انتقال را تخمین زدند و به تعداد کلی آنها رسیدند. استون گفت: «این که این کشتار جمعی در چنین بازهی زمانی کوتاهی رخ داد، باعث شد که مردم یهودی هیچ شانسی را نداشته باشند.» این مقاله همچنین یک مقایسهی کامل را بین این رویداد و کشتار جمعی ۱۹۹۴ رُواندا فراهم میکند. از این فاجعه در رُواندا بهعنوان «وحشیانهترین» کشتار جمعی قرن ۲۰ یاد میشود که در آن در حدود ۸۰۰،۰۰۰ نفر از مردم نژاد «سوتی» در طول ۱۰۰ روز کشته شدند. بنابر دادههای استون، آمار کشتار نازیها در حدود ۸۳درصد بیشتر از فاجعه رُواندا بوده است. این هم نشاندهندهی اوج جُرم نازیها است، ولی باید در این زمینه با احتیاط رفتار کرد چون کشتار جمعی بدون توجه به مقیاس آن، عملی بهشدت شیطانی است.