در مرکز ستارگان نخستین هسته اتمهای سنگین از قبیل اکسیژن و یا کربن یعنی سنگ بناهای اصلی مورد نیاز برای زندگی به وجود آمدند
اجزای سازنده کیهان
تنها حدود ۴ درصد کیهان از ماده، به شکلی که ما میشناسیم تشکیل شدهاست، یعنی ماده معمولی که ما میشناسیم و در آزمایشگاه وجود دارد، تنها ۴درصد همه عالم را میسازد. ۲۳درصد کیهان را ماده تاریک سرد تشکیل داده که دانشمندان دادههای خیلی کمی درباره اش دارند و ۷۳ درصد مانده را انرژی تاریک شگفت انگیز تشکیل میدهد که تقریبا تنها چیزی که در موردش میدانیم، این است که وجود دارد!
شواهد در دفاع از نظریه مهبانگ
نتایج ۳ رصد مهم طی قرن گذشته به ستاره شناسان کمک کرد تا اطمینان حاصل کنند که جهان با بیگ بنگ آغاز شدهاست. اولین آنها این است که جهان در حال انبساط است – بدین معنی که فضای میان کهکشانها در حال بزرگ و بزرگتر شدن است - این مشاهده منجر به این حدس شد که قبل ازانبساط همه چیز در جایی کنار هم قرار داشتهاست. دوم اینکه این نظریه به خوبی قادر به توضیح فراوانی هلیم و دتریم (ایزوتوب هیدروژن) در جهان است.
دما و چگالی و محیط منبسط شونده جهان اولیه شرایط خوبی برای تولید این هستهها با فراوانی که امروز شاهد آن هستیم میباشد. دلیل سوم اینکه ستاره شان موفق به رصد تابش پس زمینه کیهانی – نابش بس از انفجار اولیه - از هر سمت کیهان شدهاند. تابش پس زمینه کیهانی دلیل قاطعی بر تایید آغازی این چنین – با یک انفجار- برای جهان است. آفای استفان هاوکینگ در این مورد میگوید: این اکتشاف بی نظیر، اکتشاف قرن است.
انبساط جهان
همزمان با این ایده که جهان در حال انبساط است، ستارهشناسی یه اسم وستو سلیفر (Vesto Slipher) متذکر شد که تعداد کهکشانهایی که از ما دور میشوند بیشتر از آنهایی هستند که به ما نزدیک میشوند..
ستاره شناسان با استفاده از نور دریافتی از یک کهکشان قادرند دریابند که یک کهکشان به ما نزدیک یا از ما دور میشود. اگر طیف نوری کهکشان به سمت طول موج کوتاه تر اتقال یابد - انتقال به آبی – کهکشان در حال نزدیک شدن به ماست، مثال معروف این مطلب تغییر طول موج صدای یک آمبولانس در حال نزدیک شدن به ما است. اگر طیف نوری کهکشان به سمت طول موج بلند تر انتقال یابد - انتقال به سرخ – کهکشان در حال دور شدن از ماست، همان طور که طول موج صدای یک آمبولانس که در حال دور شدن از ما است افزایش مییابد. میزان اتقال به سرخ یا آبی بستگی به سرعت دور شدن یا نزدیک شدن کهکشان دارد. بنابراین وستو سلیفر مشاهده کرد که بیشتر کهکشانها دارای انتقال به سرخ هستند تا انتقال به آبی.
درسال ۱۹۲۹، ادوین هابل (Edwin Hubble) کشف کرد کهکشانهایی که در فاصله بیشتری از ما قرار دارند با سرعت بیشتری از ما دور میشوند، این سرعت متناسب با فاصلهاست. به عبارت دیگر کهکشانهایی که در فاصله دورتری نسبت به ما هستند دارای اتقال به سرخ بیشتری نیز میباشند. کهکشانهای دور دست فاصلهای در ابعاد میلیون و میلیارد سال نوری با ما دارند و این به این معناست که ما به گذشتهای در ابعاد میلیون یا میلیارد سال نوری نگاه میکنیم. در حین سفر نور کهکشانها به سمت ما طیف نور ازطول موجهای کوتا هتر به سمت طول موجهای بلند تر - انتقال به سرخ – اتقال مییابد.
این انتقال به سرخ در اثر انبساط ساختار فضا است. اگر طول موج دو برابر شود، جهان میباید با ضریب ۲ منبسط شود. بنابراین کشف هابل این بود که عامل انبساط به نحوی با مسیر طی شده توسط نور در ارتباط است، معادل با اینکه شما به چه میزان به گذشته نگاه میکنید. این مطلب بیان گر این است که هر چه در زمان به عقب و عقب تر برگردیم جهان کوچک و کوچکتر است. با سفر به گذشته یک جهان منبسط شونده خواهیم دید که فاصله میان کهکشانها در حال کاهش و چگالی جهان در حال افزایش است.
این روند تا جایی ادامه پیدا میکند که تمامی ماده جهان در حجمی بسیار کوچک متراکم میشود، که نتیجه این روند چگالی باور نکردنی جهان اولیه - لحظه بیگ بنگ – است. با تقسیم فاصله کهکشان بر سرعت ذاتی آن قادر به تخمین طول عمر جهان خواهیم بود. با این روش میتوانیم تخمین بزنیم که در چه زمانی فاصله ما تا دیگر کهکشانها صفر بودهاست. محاسبات نشان میدهند که بیگ بنگ در حدود ۱۰ تا ۱۵ میلیارد سال قبل - ۳ برابر عمر زمین – اتفاق افتادهاست.
یکی از راههای تست کردن این تخمین این است که به ذنبال کهنترین جسم در کیهان باشیم این جسم میباید سنی در حدود ۱۰ تا ۱۵ میلیارد سال داشته باشد نه بیشتر. روش دیگر بررسی فعالیتهای رادیو اکتیوی ایزوتپهای اورانیوم است. میدانیم که کهنترین ایزوتوپهای تشکیل شده توسط فعالیتهای هستهای ابر –نو اخترها ۱۰ میلیارد سال سن دارند. با استفاده از مدلهای امروزی تحول ستارهای میدانیم که کهنترین ستارهای موجود در کهکشان را شیری در حدود ۱۰ میلیارد سال سن دارند. سنین به دست آمده با تخمین -های ما مطابقت دارند.
فراوانی هلیم و دتریم در کیهان
با توجه به این که در ابتدای کیهان دما بسیار زیاد بودهاست میتواند دلیل خوبی برتائید این مطلب باشد که هلیم و دتریم پیش از تشکیل هر ستارهای در جهان بوجود آمدهاند. این عناصر در همجوشیهای هستهای تولید میشوند. همجوشی یک پروتون با یک نترون منجر به تولید دتریم - هیدروژن سنگین - میشود. این فرایند تنها در دماهای بسیاربالا مثل دمای هسته ستارهها امکان پذیر است.
در سال ۱۹۴۶، جورج گاموو(George Gamow) یکی ازدانشجویان فریدمن پیشنهاد داد که همجوشی هستهای میبایست در کیهان اولیه زمانی که دما بسیار بالا بود اتفاق افتاده باشد. این فرآیند سنتز هستهای نام دارد، که منجر به تولید هلیم و دتریم (همچنن مقداری لیتیم و بریلیوم) از دریای انبوه پروتونها و نترونهای پر انرژی کیهان اولیه شدهاست. در اوایل دهه ۱۹۶۰ طیف سنجی ستارههای محلی نشان داد که هلیم ۲۰ تا ۳۰ در صد از جرم ستارهها را تشکیل میدهد. و بقیه جرم ستاره را غالبا ازهیدروژن تشکیل شدهاست.
تنها دو منبع در جهان حاضر فادر به تولید هلیم هستند که یکی ستارههای آسمانند و دیگری بمبهای اتمی. هر دو اینها با استفاده از همجوشی هستهای و در آمیختن هستههای هیدروژن، هلیم تولید میکنند که انرژی فراوانی نیز از این فرایند تولید میشود. ستاره شناسان بر این اعتقادنند که اگر تمامی هلیم موجود در جهان توسط ستارهها تولید شدهاست درنتیجه روشنایی آسمان باید بیشتر از حال حاضر باشد. بنابراین هلیوم موجود میباید قبل از ستارهها تولید شده باشد.
برپایه تئوری سنتز هستهای مدل بیگ بنگ فیزیکدانها در اواسط دهه ۱۹۶۰ تخمین زدند که در حدود یک چهام جرم کیهان در ابتدا به هلیم تبدیل شدهاست، در حالی که باقیمانده جرم به هیدروژن تبدیل شده. این مقدار با اندازه گیریهای اولیه ۲۰ تا ۳۰ درصد فراوانی هلیم، که امروزه مشاهده میکنیم - که توسط بیگ بنگ، قبل از اینکه در ستارهای تولید شود، تولید شدهاست - سازگار است. در اوایل دهه ۱۹۷۰ با مطالعه طیف دیگر کهکشانها مشخص شد که اکثریت هلیم مشاهده شده قبل از شکل گیری ستارهای در کیهان وجود داشتهاست.
مقدار اکسیژن موجود در ستاره میزان سنتز هستهای ستاره را نشان میدهد زیرا این ستارهها هستند که توسط همجوشی هستهای هیدروژن عناصر سنگین تری مثل: اکسیژن، نیتروژن، کربن و هلیوم را تولید میکنند. اگر همانند اکسیژن تمامی هلیوم موجود در کیهان توسط ستارهها تولید شده باشد انتظار نمیرود در کهکشانهایی که اکسیژن ندارند هلیوم یافت شود زیرا کهکشانها قبل از شکل گیری عناصرسنگین در ستارهها شکل گرفتهاند. برای شکل گیری یک کهکشان مقدار اولیه هلیوم مورد نیاز در حدود ۲۴ درصد است و این مطلب تاییدی بر وجود تئوری سنتز هستهای بیگ بنگ است. به این معنا که باید در جهان اولیه هلیوم تولید شده باشد. نتایج رصدی از این تئوری - که در جهان اولیه یک چهارم جرم کیهان توسط سنتز هستهای به هلیوم تبدیل شدهاست - دفاع میکنند.
شاهد دیگری برای تایید سنتز هستهای در کیهان اولیه دتریوم میباشد. دتریم بر خلاف هلیوم هرگز در مرکز ستارهها تولید نمیشود. دتریم تولید شده در ستارهها در دمای بالا و فشار زیاد بلا فاصله یا تجزیه میشود- در دمایی بالاتر از یک میلیون درجه کلوین دتریم به یک پروتون و یک نترون تجزیه میشود- و یا اینکه به هلیوم تبدیل میشود. ستاره شناسان در اوایل دهه ۱۹۷۰ پی بردنند که عاملی نا مشخص در کیهان حاضر منجر به تولید دتریم میشود.
مطالعات انجام گرفته در سال ۱۹۷۳ بر روی طیف جذبی ستارههای نزدیک شان داد که ماده میان ستارهای حاوی مقدار کمی دتریوم میباشد. و از آنجا که ستارهها قادر به تولید دتریوم نمیباشد، در نتیجه دتریوم موجود میبایستی درابتدای شکل گیری کهکشانها یا حتی قبل از آن تولید شده باشد. با وجود اینکه در کیهان اولیه دما به شدت بالا بودهاست ولی به دلیل انبساط عالم چگالی و فشار به سرعت کاهش یافته طی این مدت دتریوم تولید شده فرصتی برای تجزیه پیدا نکردهاست. بر این اساس فراوانی هلیوم و دتریوم موجود در جهان شاهد دیگری است بر آغازی با دمای بالا، برای کیهان که این انفجار نیرومند با مدل بیگ بنگ سازگاری دارد
تابش پس زمینه کیهانی
دلیل سوم و نهایی برای مدل بیگ بنگ تابش پس زمینه کیهانی است. در سال ۱۹۴۸ آقای گاموو پیش بینی کرد که تابش حاصل از سنتز هستهای کیهان اولیه هنوز فابل آشکار سازی است. او دمای لازم برای تشکیل هلیوم در کیهان اولیه را محاسبه کرد و بر اساس آن دمای تابشهای به جا مانده از آن فرآیند را در جهان امروز حدود ۵ درجه کلوین تخمین زد. اغلب فیزیکدانهای تئوری و حتی خود او بر این باور بودند که این دما برای ردیابی بسیار ضعیف است.
به هر حال در سال ۱۹۶۴ دو ستاره شناس رادیویی به نامهای آرنو پنزیاس (Arno Penzias) و رابرت ویلسون (Robert Wilson) میکوشیدند تا سیگنالهای مزاحم پس زمینه را از سیگنالهای دریافتی آنتن رادیویی خود حذف کنند. آنها بر این باور بودند که عامل این نویز مزاحم پس زمینه فضله کبوترانی است که در آنتن رادیویی آنها لانه کردهاند و با پاک کردن این فضلهها میتوانند این نویز مزاحم را حذف کنند اما پس از یک سال آنها همچنان این نویز مزاحم را دریافت میکردنند، و قادر به حذف آن نبودند.
آن دو متوجه شدن که این نویز در تمام جهات به صورت یکسان دریافت میشود - چه آنتن رادیویی آنها به سمت خورشید هدفگیری شده باشد یا به سمت مرکز کهکشان و یا حتی محدودههای خالی آسمان- این بدان معنا بود که این سیگنال میبایستی از ورای کهکشان منشاء داشته باشد، در غیر این صورت نمیتوانست در تمام جهات آسمان به صورت یکسان دریافت شود. همگرایی شدید این سیگنال نشان میداد که منبع این سیگنال در فاصله دوری از ما قرار دارد به عبارت دیگر در اوایل عمر کیهان اتفاق افتادهاست.
همچنین منبع این سیگنال میبایستی پر قدرت باشد که در حال حاضر ما قادر به آشکار سازی آن هستیم. سرانجام فیزیکدانها پی بردند که این تابشها از انفجار اولیه کیهان منشاء گرفتهاند - همان طور که آقای گاموو پیش بینی کرده بود -. اما آنها چگونه میتوانستند مطمئن شوند که کشف پنزیاس و ویلسون همان تابش پس زمینه کیهانی است؟
اگر این تابش حاصل بیگ بنگ باشد باید از طیف جسم متعارفی که جسم سیاه نامیده میشود پیروی کند. جسم سیاه جسمی است که تمام تابش دریافتی را جذب میکند. بر اساس مدل بیگ بنگ کیهان اولیه تجمعی فشرده شده از ذره و نور بودهاست، و دمایی بسیار بالا داشتهاست. در یک چنین محیطی ذره دائما با نور در برخورد بودهاست، آن را جذب میکرده و دوباره آن را تابش میکردهاست. نور در یک چنین شرایطی دارای طیف جسم سیاه میباشد، و این مشخصه نور در طول سفرش در فضای منبسط شونده ثابت میماند. در طیف جسم سیاه هر طول موج دارای شدت خاصی است. و این شدت در طول موجهای مختلف تنها تابع دمای جسم است. بنابراین ستاره شناسان با اندازه گیری شدت تابش در طول موجهای مختلف میتوانند نتیجه یگیرند که این تابش با تابش جسم سیاه مطابقت دارد یا خیر.
در دهه ۱۹۷۰ گروههای مختلفی شدت تابش را در امواج ماکرو ویو و فروسرخ اندازه گیری کردند. تمامی این مشاهدات تایید کرد که تابش پس زمینه کیهانی یک تابش جسم سیاه میباشد و دمای آن در حدود ۳ درجه کلوین است. در سال ۱۹۹۱ رصد خانه فضایی COBE اندازه گیری دقیقی از تابش پس زمینه کیهانی انجام داد و نتیجه بسیار شگفت آور بود. در ۴۳ مورد اطلاعات اندازه گیری شده همخوانی کاملی با طیف جسم سیاه داشتند. این اطلاعات چنان با طیف جسم سیاه هم خوانی داشتند که نمودار طیف جسم سیاه به طور کامل در پس آنها مهو میشد. این مورد، آخرین نمونه از یکسان بودن فیزیک تئوری و مشاهدات انجام گرفته شده توسط نجوم بود.
بر اساس اندازه گیریهای ماهواره COBE دمای تابش پس زمینه کیهانی میبایستی ۰٫۰۱۰±۲٫۷۲۶باشد. این مقدار اندازه گیری شده به اندازه قابل توجهی از مقدار اصلی تابش کمتر است ودلیل این امر انبساط عالم میباشد -عالم منیسط شونده منجر به افزایش طول موج تابش شده و انرژی موج را کاهش میدهد - این موج به اندازه سن عالم در راه بوده تا به ما برسد. امروزه ستاره شناسان میدانند که عالم منبسط شونده طول موج تابش پس زمینه کیهانی را با ضریب ۱۰۰۰ افزایش میدهد. درخش پس از بیگ بنگ در زمانی اتفاق افتادهاست که عالم تنها ۰۰۰/۵۰۰ هزار سال عمر داشتهاست در نتیجه تابش پس زمینه کیهانی قدیمیترین سوژه رصد شده تا کنون است. در حقیقت ما اتفاقات حاصل از بیگ بنگ را نظاره میکنیم.
مشخصات عالم:
عمر جهان
T=13.8*10^12 years= 4.3 * 10^20
شعاع جهان
شعاع جهان 45.7 میلیارد سال نوری است که معادل عدد
R=4٫3*10^29 m
حجم جهان
فرض این که جهان را کروی در نظر بگیریم داریم:
V= 33.3 * 10^88 m^3
چگالی جهان
D= 10^-18 kg/m^3
جرم جهان
M= 17.1*10^60 kg
توجه شود که ارقام فوق تقریبی است، اما نتیجهای که از آنها میخوهیم بگیریم، عمیقتر از اهمیت درستی یا نادرستی ارقام فوق است.
تداوم انبساط کیهان
جنبش انبساطی یا به عبارت دیگر از همدیگر دور شدن کهکشانها به هر حال رو به کند شدن است. زیرا جزایر جهانی متعدد در واقع به سمت یکدیگر جذب میشوند و در نتیجه حرکت انبساطی آنها کند تر میشود. اکنون پرسش این است که آیا زمانی همه این حرکتها متوقف خواهد گردید و این عالم در هم فرو خواهد پاشید؟ این مساله بستگی به تراکم ماده در جهان هستی دارد. هر چه این تراکم بیشتر باشد نیروهای گرانش میان کهکشانها و دیگر اجزای گیتی بیشتر بوده و به همان نسبت حرکت آنها با شدت بیشتری متوقف خواهد شد.
هم اکنون چنین به نظر میرسد که تراکم جرم بسیار کمتر از آن است که زمانی عالم در حال انبساط را به توقف در آورد. به هر روی این امکان وجود دارد که هنوز جرمهای بسیار بزرگ ناشناختهای از قبیل (سیاه چالههای اسرار آمیز) یا (ابرهای گازی شکل تاریک) وجود داشته باشند و یا نوترینوها که بدون جرم به شمار میآیند جرمی هرچند کوچک داشته باشند. اگر این طور باشد در این صورت حرکت کیهانی زمانی شاید ۳۰ میلیارد سال دیگر متوقف خواهد شد.
در آن زمان کهکشانها با شتابی زیاد حرکت به سوی یکدیگر را آغاز خواهند کرد تا در پایان به شکل یک گوی آتشین بزرگ یکپارچه شوند. آن زمان شاید میباید روی یک انفجار اولیه جدید دیگر و زاده شدن یک کیهان دیگر حساب کنیم. با توجه به سطح کنونی دانش آدمی و میزان پژوهشهای انجام شده باید اینطور فرض کرد که کیهان تا ابدیت انبساط خواهد یافت.
برای یک لحظه شتاب جهان و انبساط جهان را فراموش کنید. حالا فرض کنید جهان در حال فرو ریختن در خود است. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در این حالت تمام شواهد نشان میدهد که جهان در حال انقباض است. نخست نور دریافتی از ستارگان به طرف آبی جابجا میشوند. فاصله بین اجسام در حال کاهش است.
بنابراین فاصله بین زمین و ماه کاهش مییابد، ماه به زمین وصل میشود. زمین و سایر سیارات در خورشید سقوط میکنند. فشار گرانش افزایش مییابد. خورشید وستاره آلفا قنطورس (نزدیکترین ستاره به خورسید) یکدیگر را جذب میکنند. فاصلهها به سرعت کاهش مییابد. حجم جهان کاهش مییابد و شدت گرانش و فشار آن افزایش مییابد.
چه اتفاقی برای اتمها میافتد؟ شعاع مدار اتمها کاهش مییابد. الکترونها در هسته سقوط میکنند. بنابراین تنها هستهها باقی میمانند. همچنین ممکن است حجم هستهها نیز کاهش یابد. اما ما هیچگونه شاهدی بر این امر نداریم. لذا اجازه بدهید با توجه به چگالی هسته بحث را ادامه دهیم.
چگالی هسته 2*10^17kg/m^3 فرض کنیم جهان کاملاً درهم فرو ریزد. بنابراین با توجه به چگالی هسته حجم جهان را حساب میکنیم حجم جهان Vo=M/D=8.5*10^43 m^3 آنگاه شعاع جهان برابر خواهد شد با Ro= 2.7* 10^14m و این یک سیاه چاله مطلق است.
سیاه چاله مطلق
با توجه به نظریه سی. پی. اچ. همه چیز از سی. پی. اچ. ساخته شدهاست. همچنین هستهها نیز از سی. پی. اچ. ساخته شدهاند. سی. پی. اچ.ها در هسته اتم اسپین دارند و در کنار یکدیگر حرکت میکنند. سی. پی. اچ. دارای اسپین و حرکت انتقالی است. بطوریکه in all inertial frames and any space gradVc=0 فرض کنیم یک سی. پی. اچ. دارای سرعت انتقالی و اسپین v, sهنگامیکه سرعت انتقالی آن به سمت صفر میل میکند، اسپین آن به ماکزیمم میرسد. هنگامیکه فشار گرانش خیلی افزایش یابد، فاصله بین سی. پی. اچ.ها کاهش مییابد. هیچ جسم یا ذرهای حتی نور و سایر امواج الکترمغناطیسی نمیتواند از میدان گرانش آن بگریزد.
در این حالت سرعت انتقالی سی. پی. اچ. نزدیک به صفر است. مهبانگ (بیگ بنگ) از سیاه چالهای نظیر آن بوجود آمدهاست. با توجه به معادله زیر ما میتوانیم درک خوبی از مهبانگ داشته باشیم. فرض کنیم شدت گرانش به قدری باشد که اسپین سی. پی. اچ.ها در سطح یک سیاه چاله به حداکثر ممکن برسند، یعنی سرعت انتقالی آنها بسمت صفر میل کند. چنین سیاه چالهای یک سیاه چاله مطلق است. در این حالت سیاه چاله حالت بحرانی خواهد داشت و با افزایش شدت میدان گرانشی آن، سی. پی اچ. از نیروی خارجی تبعیت نمیکند و سیاه چاله مطلق منفجر میشود
در لحظات اولیه سی. پی. اچ.ها با سرعت Vc میگریزند و اثر گرانش در همه جا گسترش مییابد. با توجه به اینکه شعاع جهان در این حالت از رابطه زیر به دست میآید Ro<< 2.7*1014 m و با توجه به سرعت سی. پی. اچ. جهان در چند ثانیه شدیداً منبسط میشود. اما در آنجا ماده و انرژی وجود ندارد. در این وضعیت تنها سی. پی. اچ. است که با سرعت انتقالی Vc در فضا منتشر میشود. اما سی. پی. اچ.ها با یکدیگر دارای کنش متقابل هستند و یکدیگر را جذب میکنند.
سی. پی. اچ.ها اسپین میگیرند و کوانتومهای کوچک انرژی شکل میگیرند. آنگاه امواج الکترومغناطیسی ظاهر میشوند. این مرحله در یک مدت زمان بسیار طولانی اتفاق میافتد. بتدریج انرژی در مدتهای کوتاه تری تولید میشود. و مقدار زیادی کوانتومهای بزرگ انرژی ظاهر میشود حال به مرکز انفجار توجه فرمایید. مرکز سیاه چاله مطلق نظیر مرکز سایر اجسام بزرگ است و فشار گرانش در آنجا تقریباً صفر است. بنابراین هنگامیکه جهان (سیاه چاله مطلق) منفجر میشود، مرکز آن تحت فشار شدید از همه اطراف قرار میگیرد.
در ثانیه اول انفجار کنش و واکنشها در مرکز جهان بسیار شدید است. مقادیر متنابهی انرژی تشکیل میشود و به ماده و پاد ماده تبدیل میشوند. بتدریج گرد وعبار و اجسام ظاهر میشوند. با انبساط جهان اندازه اتمها نیزافزایش مییابد. و این تاریخ واقعی جهان ما است.
نتیجه
در قرن بیستم ما نظاره گر جهش بزرگی در درک و شناخت کیهان بودیم. از زمانی که معتقد به جهانی پایدار بودیم چندی نمیگذرد. کهکشانهای دوردست که از ما دور میشوند ما را متوجه ساختند که جهان در حال انبساط است. با سفری به گذشته این جهان منبسط شونده ما به کیهان اولیهای چگال و داغ میرسیم. در میانههای قرن بیستم به این مطلب پی بردیم که واکنشهای هستهای در کیهان اولیه رخ دادهاند دلیلی بر فراوانی نسبی هلیوم و دتریوم میباشند. با حرکت به جلو توانستیم درخش پس از بیگ بنگ را که میلیاردها سال پیش اتفاق افتادهاست، آشکار سازی کنیم. در نهایت کشف این که جهان با بیگ بنگ آغاز شدهاست ممکن است مانند سایر اکتشافات انسان ثابت و پا بر جا باقی بماند.
اگر چه بیگ بنگ به عنوان تنها تصور جهانی از جهان است. اما امروزه فیزیکدانهای ذرهای در حال تدارک تئوری در مورد تاریخ جهان در چند ترلیونیوم ثانیه پس از بیگ بنگ هستند. آنها قادرند که نظریهای خود را با استفاده از شتاب دهندههای ذرات امتحان کنند و وقایع را (حتی با انرژیهای بالا) همانند جهان اولیه شبیه سازی کنند. برای درک اینکه جهان چگونه آغاز شدهاست تئوری باید تدوین شود که شامل نظریه نسبیت عام (به دلیل جاذبه باور نکردنی جهان اولیه) و مکانیک کوانتومی (به دلیل چگال و فشرده بودن جهان اولیه) باشد. هدف فیزیک امروزه ارتقا بخشیدن نظریه کوانتومی جاذبهاست تا جایی که روزی ما به این حقیقت پی ببریم که چه چیزی در لحظه تولد جهان اتفاق افتادهاست.
مجله ایلیاد رادر اینستاگرام دنبال کنید...مجله ایلیاد رادر تلگرام دنبال کنید...مجله ایلیاد رادر آپارات دنبال کنید...مطالب مشابه● شواهد جدید برای مدل استاندارد کیهانشناسی● سیارهی ناهید فعالیتهای آتشفشانی دارد● قدیمیترین نشانههای برخورد شهابسنگها با زمین● تصویری فوقالعاده از یک برج پلاسمایی بر روی سطح خورشید● کشف درخشان و داغِ جیمز وب● آیا میتوان بر روی ماه کشاورزی کرد؟ ● آیا بر روی مریخ نیز رعد و برق رخ میدهد؟● چند نوع منظومه در کیهان وجود دارد؟● منشاء اَبَرسیاهچالههای نخستین چه بوده است؟● آیا احتمال انفجار دوبارهی جهان وجود دارد؟ادامه تحصیل در استرالیاادامه تحصیل در انگلستانادامه تحصیل در امریکاادامه تحصیل در کاناداادامه تحصیل در نیوزیلندجدیدترین مطالب● آمار سرقت پس از قانون کاهش مجازات ● چطور لکههای مداد را از روی دیوار پاک کنیم؟● غلبه بر یکی از محدودیتهای قانون اول ترمودینامیک● باکتریها چگونه به مغز حمله میکنند؟● دانشمندان گامی دیگر به اینترنت کوانتومی نزدیکتر شدهاند● چطور ویتامین B12 مورد نیاز بدنمان را تامین کنیم؟● ورود اورانیوم به خاک چه ارتباطی با کودهای کشاورزی دارد؟● آیا گیاهان هم صدا دارند؟● چطور در خانه توت فرنگی بکاریم؟● چطور جلوی استفراغ شیرخوار را بگیریم؟● چطور برای یک سفر کمپینگ آماده شویم؟● چگونه با عدم تعادل شیمیایی در مغز برخورد کنیم؟● پنج فایدهی دارچین برای سلامتی● کدام حیوان بلندترین گردن را در قلمرو حیوانات داشته است؟● چطور رادیاتور خودرو را تخلیه و تعویض کنیم؟● کشف آنزیمی که هوا را به انرژی تبدیل میکند● چگونه از شر مگسک چشم خلاص شویم؟● آیا اسب تکشاخ واقعاً وجود داشته است؟● چطور هوش هیجانیمان را اندازه گیری کنیم؟● منشاء رود نیل کجاست؟