آیا سفر فرازمینیها به زمین حقیقت دارد؟
مجله علمی ایلیاد - یکی از چالشبرانگیزترین سوالات بشر، همین است که آیا موجودات فضایی وجود دارند؟ و اگر هستند آیا به زمین سفر کردهاند؟ بسیاری هستند که معتقدند این اتفاقات در طول تاریخ بارها افتاده است؛ عدهی زیادی هم هستند که در این مورد تردید دارند و البته عدهای هم هستند که میگویند این ملاقاتها خیالی هستند و اساساً این سفرها قابل انجام نیستند.
اینکه حرف کدام گروه درست است، چیزی است که در این مقاله به آن پرداختهایم. با ما همراه باشید.
اجازه دهید در ابتدا این موضوع را بررسی کنیم که اصلاً موجودات فضایی وجود دارند و اگر وجود دارند، کجای کیهان پهناور قرار دارند و در کجا زندگی میکنند؟
از دیدگاه علم، تا چیزی یا نشانههای وجودی آن مشاهده نشود، نمیتوان بهطور قطع در مورد وجود آن صحبت یا ادعایی کرد. از طرفی هم تاکنون هیچ رصدخانه، کاوشگر، موسسه، دانشگاه یا دانشمندی معتبر سندی مطمئن از مشاهدهی مستقیم یا تشخیص نشانههایی از وجود موجوداتی بیگانه ارائه نکرده است.
اما متفکران و دانشمندان زیادی با استدلالهایی گوناگون و گاهی مشابه در طول تاریخ گفتهاند که نمیتوان جهان را تهی از موجوداتی زندهی غیرزمینی تصور کرد. در کیهان ما، میلیاردها میلیارد کهکشان وجود دارد که هر کدام از آنها میزبان میلیاردها میلیارد ستاره است؛ تعداد قابل توجهی از این ستارگان هم خود میزبان سیاراتی در مدار خود هستند و در نهایت از بین این سیارات، تعدادی هستند که شرایط میزبانی از حیات را دارند. باید دقت کرد که منظور ما از حیات، آنچیزی است که میشناسیم؛ یعنی حیات بر پایهی آب مایع؛ چه بسا موجوداتی زنده در جایی از کیهان وجود داشته باشند که وجودشان به مادهای دیگر در حالتی خاص وابسته باشد.
تا کنون تعدادی از این سیارات کشف شدهاند و میدانیم که تعدادی از آنها با دریاها و اقیانوسهایی از آب در جهان وجود دارند. اما این کافی نیست؛ تشکیل حیات بر روی زمین ما، تنها وابسته به وجود آب مایع نیست؛ مولفههای زیادی در کنار هم و زنجیروار وجود داشته است که منجر به تشکیل و بقای حیاتی شده است که امروزه ما آنرا در خود و پیرامونمان میبینیم.
حال بیایید تصور کنیم که همهی شرایط خاص تشکیل این نوع حیات در جایی در کیهان وجود داشته باشد و موجوداتی بیگانه بر روی سیاراتی وجود داشته باشند.
سوال جدید این است؛ هوشمندی چه میشود؟!
فرگشت این موجودات چیزی است که باید در دراز مدت اتفاق بیافتد تا یک یا چند گونه از موجودات در یک سیاره به مرحلهی هوشمندی برسند. حال از اینکه زیست چند گونهی هوشمند در کنار هم و در صلح و صفا بر روی یک سیاره چقدر امکان داشته باشد، چشمپوشی میکنیم. در طول فرگشت انسان زمینی، دورانهای متعددی بوده که اجداد ما تا لبهی پرتگاه انقراض و محو شدن از زمین پیش رفتهاند، اما هر بار توانستهاند بر این بحرانها غلبه و بقا پیدا کنند. این مورد مختص گونهی انسان نبوده و برای دیگر جانوران و حتی گیاهان هم اتفاق افتاده و بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی در گذشته تاب شرایط خشن زمین را نداشتهاند و منقرض شدهاند.
اینکه بر روی سیارهای دیگر این فرآیند برای جانداری رخ دهد و فرگشت هم بهگونهای باشد که به مرحلهی هوشمندی برسد، خود چالشی اساسی است. اینجا منظور از هوشمندی چیزی است که یک جانور بتواند همچون انسان یا فراتر از آن به پیشرفتهایی در علمِ سازگار با محیط خود برسد؛ مثل پرواز کردن در اتمسفر سیارهی خود یا حتی سفر با سرعت زیاد در فضا.
اینکه این سرعت زیاد چقدر باشد هم خود داستانی جداگانه دارد؛ با قوانین فیزیک و چیزی که ما از حیات میدانیم؛ امکان جابهجایی با سرعت نور یا حتی مقداری کمتر از سرعت نور برای موجودات و فضاپیماهای آنها وجود ندارد؛ چرا که حرکت با این سرعتها باعث نابودی آنها میشود و این گونه سفر و انتقال از جایی به جای دیگر را تنها میتوان در نظریات و روی کاغذ تصور کرد.
برای توضیح موضوع موردنظر این مقاله، ما تصورات خود را با تخیل درمیآمیزیم و موجوداتی هوشمند را تصور میکنیم که در سیاراتی دیگر زندگی میکنند و به تکنولوژی سفرهای فضایی نیز رسیدهاند و میتوانند با نهایت سرعت ممکن (نه سرعت نور) در فضا حرکت کنند.
اما باز هم مانعی جدی وجود دارد! «فاصله»
منظور از فاصله فواصل بزرگمقیاس کیهانی است. فواصلی که با فرض بعید حرکت با سرعت نور، باز هم باید سالها بر روی صندلی فضاپیما نشست تا آنها را طی کرد. اگر این موجودات هوشمند بر روی سیارهای زندگی کنند که حول ستارهای در کهکشان راهشیری میگردد و با سرعت نسبتاً زیادی هم در فضا حرکت کنند؛ باز هم از چند سال تا چند صدهزار سال زمان نیاز دارد تا از منظومهشان به منظومهی دیگری بروند. اینها تنها برای موجودات هوشمند فرضی است که در کهکشان خود ما حضور دارند؛ اگر تصوراتمان را فراتر برویم و موجودات هوشمندی را در کهکشانهای دیگر متصور شویم، اعداد و ارقام فاصلهها به میلیونها سال نوری توسعه مییابد.
همانطور که گفته شد، از نظر فیزیکی سازههای بزرگ قابلیت جابهجایی با سرعت نور را ندارند و با اطمینان فضاپیمای بیگانگان فضایی باید سالهای طولانی در سفر باشند تا بتوانند تنها در یک کهکشان و بین ستارگان آن در سفر باشند. گذر از این فواصل در زمانهای طولانی پاردوکسهایی را بهوجود میآورد؛ مثلاً ممکن است شناسایی سیارهی هدف و اقدام به سفر به آنجا و رسیدن به آن سیاره، مصادف شود با میلیونها سال زمینی و ممکن است زمانی به سیارهی هدف برسند که دیگر حیاتی بر روی آن وجود نداشته باشد!
برخی نظریات سفر از طریق میانبُرها را مطرح میکنند؛ چیزی که بعیدتر از سفر با سرعت نور است و ما باید چیزی مانند سفر از طریق سیاهچالهها یا کرمچالهها را تصور کنیم که هیچ شناختی از آنها نداریم و نمیدانیم رفتن به درون آنها چقدر ریسک دارند و آیا به نابودی ما منجر میشوند یا نه؟
اما تکلیف شواهد و اسناد موجود درخصوص دیده شدن بیگانگان چه میشود؟
پاسخ کوتاه این سوال این است که این شواهد ارتباطی با موجودات بیگانهی فضایی ندارند و احتمالاً یا اشیاء پرندهی سری ساختهی دست انسان هستند یا تصاویری ساختگی و برای سرگرمی بودهاند. در نهایت اینگونه تصور میشود که این شواهد منشائی زمینی دارند و موجودات فضایی تاکنون نتوانستهاند به زمین سفر کنند؛ چرا که برای یافتن زمین در بین انبوه ستارگان و سیارهها به نشانههایی نیاز دارند که بهترین آنها سیگنالهای رادیویی است که از انتشار اولین سیگنال رادیویی توسط انسان آنقدر نمیگذرد که موجودات فضایی را به این زودیها به سمت زمین بکشاند.
حال باید اندیشید که با چنین شرایطی آیا موجودات هوشمند فضایی در طول تاریخ توانستهاند به زمین سفر کنند یا نه؟ آیا شواهد تصویری موجود در یکصد سال گذشته معتبرند یا یک سوتفاهم بوده یا تصاویری جعلی هستند؟ در کنار همهی اینها، برخی از افراد به وجود نشانههایی تاریخی در سنگنگارههای باستانی مصر و آزتکها و غیره استناد میکنند که امروزه مشخص شده است اغلب این نشانهها حاصل یک سوتفاهم یا اساساً جعلی بودهاند.