زندگی اجتماعی جانداران، لزوماً نیازمند قدرت بالای مغز نیست.

مجله علمی ایلیاد - برخی از گونههای دارکوبها بهصورت اجتماعی زندگی میکنند، اما مغز آنها از حدی که تاکنون برای گونهای اجتماعی، لازم به نظر می رسید، کوچکتر است. این یافته که در مجلهی Biology به چاپ رسیده است، نشان میدهد برای زندگی اجتماعی همیشه نیاز به بازدهی بسیار بالایی از مغز نیاز نیست. این تحقیق تصورات قبلی که میگفت برای به وجود آمدن زندگی اجتماعی به تودههای بزرگ مغزی نیاز است را زیر سوال برده است.
«ریچارد بایرن»، استاد علوم اعصاب در دانشگاه سنت اندروز، در مصاحبهای خبری گفت: «سالها است که دانشمندان تصور میکنند، جاندارنی مانند پستانداران، بهخاطر داشتن مغزهای بزرگ به زندگی اجتماعی تمایل دارند، به عبارتی دیگر میتوان گفت که هرچه مغزِ گونهی جانوری بزرگتر باشد، اجتماع بزرگتری از آن نوع جانور را شاهد خواهیم بود. این مفهوم با نظریهی «هوش ماکیاولی» یا «مغز اجتماعی» در ارتباط است، که در آن توانایی تشخیص دادن افرادِ گروه از یکدیگر بهعنوان یکی از چالشبرانگیزترین مسائل ذهنی برای زندگی اجتماعی حیوانات، شناخته میشود.»
زندگی اجتماعی برای گونههای جانوری، معایب و مزایای مختلفی دارد. همکاری در گروههای اجتماعی به کسب منابع غذایی ایمن و محافظت در برابر خطرات خارجی کمک میکند. اما در مورد رقابت برای جفتگیری و همچنین میزان سهم هر عضو از منابع غذایی، میتواند چالشبرانگیز باشد.
به نظر میرسد که قدرت مغز دارکوب درخت بلوط و دیگر پرندگانی که اجتماعی زندگی میکنند، برای پردازش زندگی اجتماعی کافی بهنظر نمیرسد. بایرن و همکارانش در این تحقیق به تجزیه و تحلیل اندازهی مغز و بدن گونههای مختلفی از دارکوب پرداختند، آنها گونههای انفرادی دارکوب را با گونههای اجتماعی آنها مقایسه کردند و به این نتیجه رسیدند که گونههایی که بهصورت گروهی زندگی میکنند، کوچکترین مغز را دارند. این یافتهها نشان میدهد که تاثیر رفتار اجتماعی در اندازه و شکل مغز در پرندگان نسبت به پستانداران، کاملاً متفاوت است.
نوشته: بروکس های
ترجمه: - مجلهی علمی ایلیاد
ترجمه: - مجلهی علمی ایلیاد