۱ - باور غلط: یک رابطه خوب یعنی رابطه ای که نیازی به کار کردن روی آن ندارید.
واقعیت: قوی ترین و مانا ترین روابط آن هایی هستند که حجم عظیمی از کار سخت می برند. دکتر لیزا بلوم، روانشناس بالینی مقیم پاسادینای کالیفرنیا در لس آنجلس اضافه می کند: یک رابطه سالم شبیه یک باغ است. زیباست اما نمی توانید از آن انتظار داشته باشید که بدون مراقبت و رسیدگی پیوسته و تحمل بسیاری سختی ها همچنان بالنده باشد.
۲ - باور غلط: اگر دو طرف واقعاً عاشق هم هستند، پس از نیاز ها و احساسات یکدیگر نیز آگاه هستند.
واقعیت: دکتر بلوم می گوید این قرار دادنِ طرف مقابل و خود در یک تله است که از او انتظار داشته باشیم علم غیب داشته باشد و بدون این که احساسات یا نیاز های خود را با وی در میان گذاشته باشیم، طرف مقابل آن ها را شنیده باشد و از آن آگاه باشد.
همیشه این به عهده افراد است که در رابطه به عنوان یک بزرگسال، خیلی شفاف و مشخص نیاز ها و احساسات خویش را به طرف مقابل بیان کنیم.
۳ - باور غلط: اگر واقعاً کسی عاشق باشد، عشق هرگز کمرنگ نمی شود.
واقعیت: دکتر اورباک می گوید به لطف داستان ها و فیلم های عاشقانه و افسانه های عوامانه، ممکن است خیلی از ما فکر کنیم واقعاً عشقی که حقیقی است همیشه در اوج باقی می ماند در حالی که آتش احساس و شور عشق در تمام روابط به طور طبیعی کم کم فرو می نشیند.
وظایف روزمره زندگی یکی از عواملی است که به موازات این که زوج ها تقسیم وظایف می کنند و مسئولیت ها کم کم توسعه پیدا می کند و بیشتر می شود، انرژی کمتری برای طرف مقابل باقی می ماند. اما این به معنی از بین رفتن شور و احساس برای همیشه نیست. دو طرف با برنامه ریزی و انجام کار ها و تجربه های جدید با یکدیگر می توانند همواره راه های تازه ای برای حفظ احساس و عشق پیدا کنند.
۴ - باور غلط: بچه دار شدن رابطه را محکم می کند.
واقعیت: مطالعات نشان داده اند که با ورود هر بچه، سطح خوشحالی از رابطه در واقعیت پایین می آید.
در این مورد داشتن انتظارات واقع گرایانه به دو طرف کمک می کند خود را برای نقش های جدید شان آماده کنند. در حالیکه وقتی پیش از به دنیا آمدن بچه، انتظار شما این بوده باشد که با آمدن یک فرزند قرار است رابطه تان بهتر شود، در عمل صرفاً به پیجیدگی های رابطه افزوده می شود.
۵ - باور غلط: حسادت و تعصب نشانه عشق حقیقی و اهمیت دادن است.
واقعیت: حسادت بیشتر ناشی از میزان پایین اعتماد به نفس و احساس نا امنی درونی خود فرد نسبت به رابطه است. اگر طرف مقابل شما متعصب و حسود است، می توانید تلاش کنید به وی نشان دهید که چقدر او برای شما اهمیت دارد تا از ترس و احساس نا امنی اش کاسته شود، ولی خیلی زود به این نتیجه می رسید که هر مقدار اهمیت هم که بدهید، درمانی برای واکنش های متعصبانه و حسادت آمیز آن ها نخواهد بود. اگر طرف مقابل شما دچار مشکلات ناامنی درونی است، خود وی باید به دنبال درمان آن باشد. شما نمی توانید اعتماد به نفس دیگری را تغییر دهید، یا احساس امنیت درونی شان را بیشتر کنید.
۶ - باور غلط: دعوا ها و بحث ها رابطه را خراب می کنند.
واقعیت: در عالم واقعی، آن چه رابطه ها را خراب می کند، حل نکردن و به نتیجه نرساندن دعوا ها یا بحث ها ست. بحث ها و دعوا ها می توانند بسیار سلامتی بخش باشند و یک شکل مهم ارتباط و پاکسازی فضا.
همچینی نوع دعوا و بحث، باید به سمت مدیریتِ اختلاف و رسیدن به تصمیم مشترک حرکت کند، تا به سمت تحقیر و توهین و قهر کردن.
۷ - باور غلط: برای موفق شدن رابطه، طرف دیگر باید تغییر کند.
واقعیت: بسیاری اوقات ما همیشه آماده ایم طرف دیگر را زیر ذره بین بگذاریم، به جای این که ببینیم چطور خود ما می توانیم شریک بهتری باشیم.
مگر در شرایط خیلی حاد مانند آزار و اذیت یا خیانت، در بقیه موارد همیشه دو نفر با هم باید تغییرات را به عهده بگیرند.
۸ - باور غلط: جلسه های مشاوره زوج ها برای کسانی است که رابطه شان دچار مشکل جدی است.
واقعیت: جلسه های مشاوره درمانی برای زوج ها را باید به صورت پیشگیرانه دید و نه این که فقط در مراحل آخر که همه چیز از هم فروپاشیده باشد به درمانگر مراجعه کرد.