پاسخی علمی به یک شایعه؛ اختلال وسواس فکری-عملی با ضریبهوشی ارتباطی ندارد.
مجله علمی ایلیاد - بر اساس مطالعهای فراتحلیلی منتشر شده در مجلهی Neuropsychology Review، اختلال وسواس فکری-عملی ارتباطی با ضریبهوشی بیشتر ندارد. ادعای کذبی که «زیگموند فروید» به پیش کشیده بود. مطالعهی انجام شده توسط آبراموویچ و همکارانش، نخستین تحلیل دادههای موجود دربارهی رابطهی میان افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی و ضریبهوشی است.
دکتر «آمیتای آبراموویچ» و همکارانش که بهعنوان محقق در دانشگاه ایالتی تگزاس فعالیت میکنند، گفتند: «اختلال وسواس فکری-عملی با درجهی متوسطی از عملکرد ضعیف در آزمونهای شناختی ارتباط دارد، مثل سرعت پردازش ناکارآمد. با این وجود، علی رغم تحقیقات اندک دربارهی ضریبهوشی در میان مبتلایان به اختلال وسواس فکری-عملی، از مدتها پیش این گمانهزنی وجود داشته است که این اختلال با ظرفیت بالای هوش ارتباط دارد.»
دانشمندان فراتحلیلی از تمامی مقالات موجود دربارهی ضریبهوشی در نمونههای وسواس فکری-عملی انجام داده و دریافتند که برخلاف ادعاهای رایج، این نوع اختلال ارتباطی با ضریبهوشی بالا ندارد؛ اما ارتباط آن با ضریبهوش هنجارگرا تایید شده است. آنها پیشنهاد دادند که کاهش اندک در میزان ضریبهوشی افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی را میتوان تا حدود زیادی به کندی وسواس فکری-عملی نسبت داد، نه به توانایی عقلانی.
محققان گفتند: «در ارزیابیهای آینده ضریبهوشی افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی باید بر هوش کلامی تمرکز شود، نه هوش عملکردی؛ چرا که هوش عملکردی تا حد چشمگیری تحت تاثیر کندی قرار دارد.» محققان منشاء ادعای کذبی که در بالا ذکر شد را در کارهای «پیر ژانت» فیلسوف، فیزیکدان و روانشناس فرانسوی در سال ۱۹۰۳ جستجو کردند، اما این زیگموند فروید بود که فرضیه را در سال ۱۹۰۹ بر سر زبانها انداخته و آن را مشهور کرد.
دکتر «گیدئون آنهولت» محقق ارشد مقاله و سخنران ارشد دپارتمان روانشناسی دانشگاه بن گوریون بیان کرد: «اگرچه این افسانه نادرست تا به امروز بهصورت تجربی مطالعه نشده بود، اما همچنان یکی از عقاید رایج میان متخصصان سلامت روانی، مبتلایان به وسواس فکری-عملی و عموم افراد است.»
نوشته: SciNews
ترجمه: منصور نقیلو - مجله علمی ایلیاد
ترجمه: منصور نقیلو - مجله علمی ایلیاد
m