تحقیقات گستردهای نشان میدهد درآمد بیشتر همیشه لذتبخش است، اما لزوماً شما را شادتر نمیکند. تعدادی پژوهش در زمینهی رفتار اقتصادی نشان داد در آمریکا حقوق سالیانهی بیشتر از ۷۵،۰۰۰ دلار شادی افراد را تغییر نمیدهد.
تحقیقات بیشتری در این زمینه، محدودهی سکون شادی بر اساس هزینهی زندگی در نقاط مختلف را بهدست آورد. برای مثال، فردی در شهر آتلانتای آمریکا، با درآمد ۴۲،۰۰۰ دلار در سال به نقطهی سکون شادی میرسد در حالی که فردی در شهر نیویورک باید سالانه ۱۰۵،۰۰۰ دلار درآمد داشته باشد تا به این نقطه برسد.
۲- شادی از هدیهدادن به وجود میآید، نه از هدیهگرفتن
نمیتوان شوق باز کردن کادو در روز تولد را انکار کرد، اما تحقیقات نشان میدهد شخصی که آن کادو را برای شما خریده و کادوپیچ کرده، لذت بیشتری میبرد.
۳- بیش از اندازه آزادی عملداشتن شادی شما را کاهش میدهد.
روانشناس «بری شوارتز» میگوید آزادی داشتن در انتخاب بهتر از نداشتن آن است، اما به این معنی نیست که هر چه آزادی شما بیشتر باشد شادتر خواهید بود.
تحقیقات این روانشناس نشان داد اگر آزادی عمل بیش از حد پیشروی انسان باشد، این مسئله به نحوی توانایی تصمیمگیری او را از کار میاندازد. پژوهش دیگری در زمینهی عصبشناسی نشان داد اینگونه انتخابهای زیاد خستهکننده بوده و به تواناییهای شناختی انسان در دیگر زمینهها آسیب وارد میکند.
این یافتهها باعث شکلگیری عادتی جدید در «موران کرف»، عصبشناس دانشگاه نورثوسترن آمریکا شده است؛ او همیشه گزینهی دوم در بین گزینهها را انتخاب میکند تا ذهن خود را برای انجام انتخابهای مهم دیگر در طول روز آماده نگه دارد.
۴- تعطیلات طولانی همیشه جوابگو نیست.
فیزیولوژیست «دنیل کانمن» معتقد است بشر از دو بُعد شکل گرفته است؛ بعد تجربهکننده و بعد بهیاد سپارنده. بُعد اول در لحظه زندگی میکند، اما بعد دوم با درک مسائل، از زندگی لذت میبرد.
تعطیلات بلیط نهایی خوشگذارنی برای بسیاری از افراد است، اما کانمن میگوید بُعد دوم هر فرد، از سفری یکهفتهای بیشتر لذت میبرد تا سفری دو هفتهای. اما اگر هر روز سفر خود را متفاوت نگذرانید، خاطرات با یکدیگر ترکیب شده و شادی را از شما میگیرند.
۵- هیچکس نباید همیشه سعی در شادبودن داشته باشد.
باور بزرگ غلط این است که شادی را باید بهدست آورد و آنرا برای همیشه نگه داشت. علم مردم را به کنارگذاشتن این تفکر و داشتن تفکر شادی چندبعدی تشویق میکند.
میتوان چندین نوع شادی را تجربه کرد که با یکدیگر در تناقض هستند. مثلاً رد کردن دعوت به شام بهمنظور اتمام کتابتان و یا رسیدن به هدفی بلندمدت. بشر برای اینکه شادی را به حداکثر برساند، باید بداند لحظات بد به چه شکل هستند. دانشمندان دریافتند سختیکشیدن چیزی است که باید افراد آنرا تمرین کنند.
۶- کینه، افراد را از شاد بودن محروم میکند.
روبهرو شدن با احساسات منفی کار آسانی نیست و بسیاری از مردم از آن فرار میکنند. تحقیقات بسیاری نشان داده است، بخشیدن خطای دیگران و حتی خطاهای خودتان میتواند در کاهش استرس طولانیمدت و بهبود سلامت روانی شما کمک بسیاری کند.
پژوهشی در سال ۲۰۱۵ میلادی نشان داد فراموشکردن کینهها میتواند به بهبود توانایی جسمانی کمک کند. شرکتکنندگان در آزمایشی که کینه خود را فراموش کرده و به هوا پریدند نسبت به گروهی که با کینه شروع به پریدن کردند، ارتفاع بیشتری را به ثبت رساندند.
نوشته: کریس ولر ترجمه: رضا کاظمی - مجله علمی ایلیاد