مجله حقوقی ایلیاد - شماره ۳

معنی واژگان حقوقی:
 
جرم چیست؟
هرفعل (کار) یاترک فعل (انجام ندادن کار) که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می‌شود.

اقرار چیست؟
اگر شخصی خبری را اعلام کند که معنای آن به ضرر خودش باشد و به نفع دیگری اقرار نام دارد. به کسی که اقرار میکند مقر میگویند. اگر مفاد این خبر بنفع خود فرد و بضرردیگری باشد به آن ادعا میگویند و اگر بنفع دیگری و بضرر شخص ثالثی باشد شهادت نام دارد.
 
دادسرا:
نهادی است که وظیفه تعقیب جرایم را از حیث جنبه عمومی بر عهده دارد وهیاتی ست که تحت ریاست دادستان انجام وظیفه میکند.هر دادسرا مرکب از دادستان ،به تعداد کافی معاون، دادیار و بازپرس است.درحال حاضر در کشور ما دادسرای عمومی و انقلاب در حدود صلاحیت خود، کشف، تعقیب جرم و تحقیقات مقدماتی را برعهده دارد.
 
دادگاه:
محلی است که در آن به دعاوی مدنی یا کیفری یا امورحسبی که در حدود صلاحیت قانونی و با رعایت تشریفات مربوط رسیدگی میشود.
 
امورحسبی:
به اموری گفته میشود که دادگاه ها باید بدون ملاحظه اینکه در آنها اختلاف یا مرافعه ای وجود دارد یا خیر،وارد رسیدگی شده و اتخاذ تصمیم کنند. مانند رسیدگی به اموال متوفای بلا وارث یا تعیین سرپرست برای دیوانه ای که ولی یا قیم ندارد.
 
دادگاه حقوقی:
دادگاهی است که در آن به دعاوی مدنی و امورحسبی رسیدگی می‌شود.
 
دادگاه کیفری:
دادگاهی ست که در آن به امور کیفری رسیدگی میشود.
 
مال:
هرچیزی که قابلیت داد و ستدداشته باشد مال اطلاق میشود.
 
مال منقول:
به مالی گفته میشود که قابل جابجایی باشد بدون آنکه بخود و محل آسیب وارد کند مثل میزو صندلی.
 
مال غیرمنقول:
به مالی گفته میشودکه بدون آسیب زدن بخود یا محل وقوع آن قابل جابجایی نباشد.مثل درخت ،زمین.
 
جرم چیست؟
هر فعل ویا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد محسوب میشود.
 
مباشر جرم کیست؟
کسی است که جرم را مستقیم و بدون واسطه انجام میدهد.
 
مسبب جرم کیست؟
کسی که جرم را بطور غیر مستقیم انجام میدهد و در حقیقت سبب وقوع جرم میشود. ماننداستفاده از حیوانات برای ارتکاب جرم.
 
معاون جرم کیست؟
فردی است که در تسهیل وقوع جرم موثر است. مانند نگهبانی دادن هنگام سرقت.
 
شریک جرم کیست؟
اجماع بیش از یک نفر در ارتکاب جرم و شرکت هر دو نفردر عملیات مجرمانه.
 
دیه چیست؟
مالی ست که به سبب جنایت برنفس یا عضوبه مجنی علیه (فرد آسیب دیده) و یا به ولی یا اولیأی دم او داده میشود.
 
زنا چیست؟
اجماع (جمع شدن) مرد با زنی که ذاتأ براو حرام است. زنا با زن شوهر دار را زنای محصنه مینامند و حکمش رجم (سنگسار یا اعدام) میباشد. ولی در صورتیکه مرد و زن مجرد باشند حکمش حد زنا میباشد.
 
قوادی یعنی:
جمع و مرتبط کردن دو نفر یا بیشتر برای زنا.
 
قذف یعنی:
نسبت دادن (فحش و یا تهمت زدن) زنا یا لواط به شخصی دیگر، در صورت شکایت قاذف باید ادعای خود را ثابت کند. در صورت عدم اثبات حکم حد قذف بر او جاری میشود.

۵ نکته مهم در مورد حضانت
 
  • درصورت فوت پدر، حضانت طفل با مادر زنده است هرچند این طفل جد پدری یا قیم داشته باشد مگر در صورت عدم صلاحیت مادر.
  • فرزند دختر تا ۹ سال قمری و پسر تا ۱۵ سال قمری تحت حضانت والدین خود هستند.
  • فرزند دختر پس از اتمام سن ۹ سال و پسر پس از اتمام ۱۵سالگی در تعیین محل زندگی خود (نزد پدر یا مادر) مختار میباشند.
  • پدر یا مادری که حضانت طفل به آنها داده شده حق ندارند طفل را به محلی غیر از محل اقامت طرفین یاخارج از کشور ببرد یا بفرستد مگر با کسب اجازه از دادگاه.
  • اگر در صورت انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل درحضانت اوست سلامت روانی و جسمی طفل دستخوش خطر قرار گیرد این دادگاه است که برای حضانت طفل تصمیم لازم را خواهد گرفت.

نکات مهم در باره علائم تجاری
۱- اختیاری است مشروط بر اینکه دولت ملزم نکرده باشد
۲- استفاده انحصاری برای افرادی که علامت راثبت کرده اند قانونی است
۳- علائم تجاری قابلیت نقل وانتقال دارد
۴- اجازه استفاده ازعلامت ثبت شده باید در دفتر مذکورثبت شود.
۵- ثبت هر علامت تا ۱۰ سال اعتبار دارد.
۶- ثبت چندین علامت نیازمند همان تعداد اظهار نامه می باشد.
۷- علامت گواهی باید از اداره مربوطه دریافت شود .
۸- تغییردر محل فعالیت باید به اداره ذیربط اطلاع داده شود.
 
عقود معین در قانون مدنی
بیع : عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم (ماده ۳۳۸قانون مدنی)
مضاربه: عقدی است که به موجب آن احد متعاملین سرمایه می دهند باقید اینکه طرف دیگر با آن تجارت کرده و در سود آن شریک باشند صاحب سرمایه، مالک و عامل، مضارب نامیده می‌شود( ماده ۵۴۶ قانون مدنی)
وکالت: عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود نماید (ماده ۶۵۶ قانون مدنی)
کفالت: عقدی است که به موجب آن احد طرفین در مقابل طرف دیگر احضار شخص ثالثی را تعهد می‌کند. متعهد را کفیل ،شخص ثالث را مکفول و طرف دیگر را مکفول له می‌گویند (ماده ۷۳۴ قانون مدنی)
ودیعه: عقدی است که به موجب آن یک نفر مال خود را به دیگری می سپارد برای آنکه آن را مجانی نگاه دارد. ودیعه گذار مودع و ودیعه گیررا مستودع یا امن می‌گویند(ماده ۶۰۷ قانون مدنی)
عقدضمان: عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است به عهده بگیرد. متعهد را ضامن طرف دیگر را مضمون له و و شخص ثالث را مضمون عنه یا مدیون اصلی می گویند( ماده ۶۸۴ قانون مدنی)
اجاره: عقدی است که به موجب آن، مستاجر، مالک منافع عین مستاجره می شود ،اجازه دهنده را موجرو اجاره کننده را مستاجر و مورد اجاره را عین مستاجره گویند. (ماده ۴۶۶ قانون مدنی)
مساقات: معامله ایست که بین صاحب درخت و امثال آن یا عامل در مقابل حصه مشاع معین از ثمره واقع می شود و ثمره اعم است از میوه و برگ گل و غیر آن.
مزارعه: عقدی است که به موجب آن احد طرفین زمینی را برای مدت معینی به طرف دیگر می‌دهد که آن را زراعت کرده و حاصل آن را تقسیم کنند (ماده ۵۱۸ قانون مدنی)
قرض: عقدی است که به موجب آن احد طرفین مقدار معینی از مال خود را به طرف دیگر تملیک می کند که طرف مذبور مثل آن را از حیث مقدار و جنس و وصف رد نماید و در صورت تعذر رد مثل، قیمت خود را بدهد (ماده ۶۴۸ قانون مدنی)
جعاله: عبارت است از التزام شخصی به ادا اجرت معلوم در مقابل عملی اعم از اینکه طرف، معین باشد یا غیر معین .(ماده‌ ۵۶۱ قانون مدنی)
حواله: عقدی است که به موجب آن طلبه شخصی از ذمه مدیون به ذمه شخص ثالث منتقل می گردد مدیون را محیل ،طلبکار را محتال ،شخص ثالث را محال علیه می‌گویند. (ماده ۷۲۴ قانون مدنی)
هبه: عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجانی به کسی دیگری تملیک میکند، تملیک کننده واهب، طرف دیگر متهب، مالی را که مورد هبه است عین موهوبه میگویند.(ماده ۷۹۵ قانون مدنی)
شرکت: عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شی واحد بنحواشاعه.(ماده571 ۵۷۱ قانون مدنی)
رهن: عقدی است که به موجب آن مدیون مالی را برای وثیقه به داین میدهد.رهن دهنده را راهن وطرف دیگررا مرتهن میگویند.(ماده ۷۷۱ قانون مدنی)
صلح: ممکن است یادرمورد رفع تنازع موجود ویا جلوگیری از تنازع احتمالی،در مورد معامله و غیر آن واقع شود .(ماده ۷۵۲ قانون مدنی)
معاوضه: عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی می‌دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می کند بدون ملاحظه اینکه یکی از عوضین مبیع (کالا)و دیگری ثمن(پول) باشد.( ماده ۴۶۴ قانون مدنی)
عاریه: عقدی است که به موجب آن احد طرفین به طرف دیگراجازه میدهد که از عین مال او مجانا منتفع شود.عاریه دهنده را معیر وعاریه گیرنده را مستعیر گویند.(ماده ۶۳۵ قانون مدنی)
 
مهلت های قانون تجارت:
 مهلت برگشت زدن ۱۵ روز خواهد بود، چنانچه محل صدور چک مشخص نباشد .
مهلت برگشت زدن ۴۵ روز خواهد بود، چنانچه محل صدور چک و محل پرداخت آن دو جای متفاوت (دو شهر) باشد.
 مهلت برگشت زدن چهار ماه خواهد بود چنانچه محل صدور چک خارج از کشور و محل پرداخت داخل کشور باشد .
تا ۱۵ روز میتوان علیه افرادی که چک را پشت نویسی کرده‌اند، اقامه دعوا نمود و پس از آن دیگر مسئولیتی نخواهند داشت.
 مهلت شکایت کیفری ۶ ماه می باشد و پس از آن شکایت صرفاً حقوقی خواهد بود.
 
نکات مهم تغلیظ دیه:
- زمان موجب تغلیظ دیه ماههای حرام (رجب، محرم ،ذی القعده،ذی الحجه) می باشد.
- مکان موجب تغلیظ دیه محدوده حرم مکه می باشد.
- برای تغلیظ دیه= رفتار جانی +فوت مجنی علیه "هر دو" باید در ماههای حرام باشد.
- تغلیظ دیه مخصوص قتل نفس است.
- تغلیظ دیه در جانیت مادون نفس محلی از اعراب ندارد.
- تغلیظ دیه در جنایت ائمه عمدی و شبه عمدی شبیه عمد و خطای محض جاری است.
- در تغلیظ دیه فرقی بین بالغ ،نابالغ، زن و مرد مسلمان و غیر مسلمان نیست .
- اگر سقط جنین پس از پیدایش روح مشمول حکم تغلیظ دیه میباشد اگر پرداخت کننده دیه عاقله یا بیت المال باشد نیز تغلیظ دیه محقق است
- فاضل دیه تغلیظ نمی شود
- دیه ای که شرکا قتل به ولی دم یا قصاص شده شونده می‌پردازند مشروط بر اینکه این قتل در ماه حرام باشد میزان دیه تغلیظ می‌شود

آشنایی با اصطلاحات حقوقی
 
اعاده دادرسی :
راههای رسیدگی فوق العاده به پرونده های مدنی ،کیفری است که حکم قطعی در مورد آنها صادر شده است.
 
اعتراض ثالث :
نوعی شکایت و دعواست که از روش های فوق العاده شکایت از احکام مدنی است. در این دعوا شاکی از کسانی است که شخص یا نماینده اش را در مرحله
محاکمه ای که منجر به صدور رای شده به عنوان اصحاب دعوی حضور ندارد و رای مزبور به حقوق او خلل وارد می‌کند به این اعتراض، اعتراض شخص ثالث نیز می گویند.
 
اعسار:
اگر شخصی به واسطه عدم کفایت دارایی یا دسترسی به مالش توانایی پرداخت هزینه دادرسی یا پرداخت بدهی اش را نداشته باشد میگویند فلانی معسر است و باید برای اثبات اعسارش درخواست اعسار از دادگاه صالح به عمل آورد.
 
التزام:
در تعهد کردن گاهی در قراردادها، وجهی به عنوان وجه التزام آورده می‌شود که به منظور تامین خسارت عدم انجام تعهد یا تأخیر آن مقرر می شود.
 
اماره:
هر چیزی که حکایت از چیزی دیگری داشته باشد و در پرونده های مدنی و کیفری ظاهراً جزکاشفیت از واقع دارد مانند تصرف شی که درظاهر کاشف از مالکیت متصرف است البته ممکن است حذف آن نیز ثابت شود. بنابراین برای مثال ممکن است شی که در تصرف شخصی الف است در مالکیت ب باشد که الف به صورت امانی آن را در اختیار گرفته است.
 
اناطه کیفری:
عبارت است از توقیف رسیدگی یا تعقیب امر جزائی بر امر مدنی یا تجاری یا اداری یا کیفری  برای مثال شخصی علیه دیگری به عنوان تخریب ساختمان شکایت می‌کنند وطرف مقابل در پاسخ می‌گوید که ساختمان متعلق به خودش است برای رسیدگی به این ادعا که امری است مدنی پرونده کیفری تشکیل میشود که تا زمان مشخص شدن مالکیت متهم نسبت به ملک متوقف شده و رسیدگی به امور کیفری به امور مدنی منوط و موکول می‌شود.

مرور زمان:
مرور زمان به معنای گذشتن و سپری شدن مدتی است که پس از آن مدت به شکایت ترتیب اثر داده نمی‌شود یا اینکه تعقیب شروع نمی شود یا ادامه پیدا نمی کنند یا آنکه حکم قطعی صادر نمی شود و یا آنکه در صورت صدور حکم قطعی مجازات اجرا نمی شود. مرور زمان به صورت کلی ۴ نوع است:
۱- مرور زمان تعقیب
۲- به مرور زمان شکایت
۳- مرور زمان صدور حکم
۴- مرور زمان اجرا
 
نکته در جرایم قابل گذشت
۳ مرور زمان داریم:
۱- مرور زمان شکایت
۲- مرور زمان صدور حکم
۳- مرور زمان اجرا
 
طرفین دعوی در مراجع کیفری و حقوقی حق انتخاب چند وکیل را دارند؟
۱- در کلیه امور حقوقی مستندا به ماده ۳۱ قانون آیین دادرسی مدنی طرفین می توانند حداکثر دو وکیل انتخاب نمایند
۲- در محاکم کیفری هر یک از طرفین مستند به تبصره ماده ۳۴۶ آیین قانون آیین دادرسی کیفری2 حداکثر می توانند دو وکیل انتخاب نمایند
۳- در محاکم کیفری هر یک از طرفین می‌توانند مستندا به ماده ۳۸۵ قانون آیین دادرسی کیفری حداکثر سه وکیل انتخاب نمایند.
 
تنظیم سند رسمی
خریدار چگونه میتواند الزام فروشنده را به تنظیم سند رسمی بخواهد ؟ خریدار قبل از اقامه دعوا باید اطمینان حاصل کنند که ملک مورد معامله در رهن یا بازداشت نباشد ،زیرا دادگاه به انتقال ملکی که در رهن دیگری یا بازداشت است رای نخواهد داد. در این حالت باید فک رهن و مورد معامله را نیز از دادگاه بخواهد.

 در نهایت هرگاه مالک حاضر به امضای سند انتقال به نام خریدار نشود( بر خلاف تعهد) نماینده دادگاه سند انتقال را در دفتر اسناد رسمی به نام خریدار امضا می‌کنند.

 بنابراین تسلیم مبیع (ملک فروخته شده) و دستور حکم الزام به تنظیم دعوایی جداگانه محسوب می شود که از آثار حکم الزام به تنظیم سند نخواهد بود.
 
دلایل لازم در دعوای اثبات مالکیت اثبات:
مالکیت از راه استناد به اماره تصرف یا از راه اثبات وقوع یکی از اسباب تملک  یعنی عقود و قراردادها ،اخذ به شفعه، ارث حیازت مباحات است مطابق با ماده ۳۵ قانون مدنی تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر اینکه خلاف آن ادعا ثابت گردد. متصرف برای اثبات مالکیت خود نیاز به اقامه دلیل نداردو بار اثبات دعوا بر عهده کسی است که می خواهد خلافی اماره قانونی تصرف را ثابت کند .تصرف در صورتی دلیل مالکیت است که مالک سابق مال معلوم نباشد در غیر این صورت باید در دادگاه ثابت نمایند .که به یکی از اسباب انتقال مال، موضوع دعوا به وی منتقل شده است.
مدارک و منضمات مورد نیاز: تصویر مستقل سند یا قرارداد تصویر مصدق رسید پرداخت وجه استماع شهادت شهود و مطلعین درخواست استعلام عنداللزوم تحقیقات محلی.
 
راهکارهای مقابله با مرد خائن: قانون هیچ شخصی چه مرد و چه زن حق خیانت به طرف مقابل را ندارد در صورت اثبات خیانت مجازات فرد می‌تواند از شلاق تا حتی اعدام و تبعید متفاوت باشد البته اثبات زنا (رابطه جنسی نامشروع) به راحتی امکان‌پذیر و به دلایلی مثل شهادت چهار شاهد احتیاج دارد اما صرف رابطه نامشروع مثل بغل کردن و بوسیدن و غیره هم جرم رابطه نامشروع خارج از زنا بوده و از ۹۰ ۹۹ ضربه شلاق مجازات دارد. مثلاً آقایی که با فردی غیر از همسرش روابط دوستی نامتعارف برقرار میکنند .در این بین مدارکی مثل چت های مثبت ۱۸ ،عکس، پرینت مکالمات و... وجود دارد اگر همسرش شکایت کند و رابطه ثابت شود .مجازات میشود البته اغلب آقایان در اینجور مواقع برای فراراگرطرف مقابل مجرد باشد( متاسفانه روابط افراد متاهل هم با یکدیگر زیاد شده) عنوان می‌کنند که همسر موقت یا همان صیغه‌ای می باشد و رابطه نامشروع ای وجود ندارد البته قبول این مسئله تا حد زیادی بستگی به علم قاضی و دفاعیات طرف مقابل دارد. برای مثال اگر قاضی صیغه یا ازدواج بین آنها را قبول کند.
 همسر اول به همین استناد می تواند تقاضای طلاق کند.
بدانیم این امر که ما بخواهیم همه مشکلات خودمان را در لابلای مواد قانونی جستجو کنیم و با تکیه بر قانون و دادگاه حل کنیم امری محال و اشتباه است.
خیانت و روابط نامشروع از جانب هیچ کدام از زوجین پذیرفته نیست و چه خوب می شودکه همه ما فراتر از قانون ،تعهد به امور اخلاقی را وظیفه خودمان بدانیم .
 
منظور از نشوز چیست ؟
نشوزعبارت است از تخلف زن در انجام وظایف زناشویی از جمله ترک منزل بدون اجازه شوهر زنی که اصطلاحا ناشزه است مستحق دریافت نفقه نیست در صورتی که مرد همسر خود را به اجبار از منزل مشترک بیرون نماید و اجازه مراجعه ندهد نمی تواند از تعهد به پرداخت نفقه شانه خالی کنند.
 
سوال: آیا می توان مهریه را از پدر شوهر گرفت؟
از نظر قانونی پدر شوهر هرچند بسیار متمول باشد تکلیفی برای پرداخت مهریه پسرش ندارد حتی اگر پسر فقیر باشد مهریه خواه عندالا استطاعه یا عندالمطالبه، تعهدی است که شوهر در قبال همسرش کرده است و مطلقاً ارتباطی به اطرافیان ندارد.
 
به هر حال اگر مردی مال داشته باشد زن می تواند مهریه را از طریق دادگاه یا  اجرای ثبت وصول کند اگر هم مالی برای توقیف نباشد. مهریه عندالمطالبه باشد با مطالبه زن ، مرد می‌توانند با دادن دادخواست اعسار از پرداخت یک دفعه مهریه از دادگاه تقاضای تقسیط مهریه کند.
 
از نظر قانونی پدرشوهر هرچند بسیار پولدار باشد تکلیفی برای پرداخت مهریه را ندارد حتی اگر پسر (شوهر) فقیرباشد شوهر در قبال همسرش تعهد کرده و مطلقا ارتباطی و اطرافیان ندارد ممکن است در ضمن عقد نکاح و در سند ازدواج و یا حتی در قراردادی مستقیم پدر شوهر پرداخت مهریه را قبول کرده یا ضمانت شوهر یا (پسرش) را کرده باشد که در این صورت زن می تواند برای آنچه پدر شوهر تعهد کرده به مراجعه او کنند.  
 
اگر شوهر فوت کنند در صورتی که ما ترکی یعنی ارث از شوهر مانده باشد زن میتواند مهریه خود را که طلب ممتاز محسوب می شود از محل ما ترکی یعنی اموالی که از شوهر به جای مانده وصول نماید اما توجه داشته باشید که اگر شوهر فوت کنند و مالی از خود به ارث نگذاشته باشد پدر شوهر و سایر وراث تکلیفی برای پرداخت مهریه زن ندارند.
 
 اساساً بر طبق قانون وراثت تکلیفی به پرداخت دیون متوفی که مازاد در ازما ترک است ندارند اگر  پدرشوهریاهر شخص دیگری که شوهر از او ارث می‌برد فوت کندو سهم ارث به شوهر تعلق گیرد در این فرض می تواند از محله سهم الارث شوهر مهریه را به مقداری که جوابگوی مهریه باشد وصول نماید
در این حالت زن می‌تواند از طریق اجرای ثبت یا دادگاه به طرفیت وراث مطالبه مهریه کند با توجه به این که مهریه دین ممتاز محسوب میشود اول مهریه زن از ماترک پرداخت می‌شود و هر چه باقی بمانند به این وراث از جمله همسر او تقسیم می‌شود فرض دیگر این است که اگر زن هم فوت کند در این صورت وراث  زن میتوانند برای مهریه علیه وراث شوهر اقامه دعوا کنند و در صورت بودن ارث از آن محل، مهریه را مطالبه کند

سند مالکیت ورثه
 
در دسترس نبودن اصل سند یا امتناع برخی ورثه از انتقال سند:
هرگاه بعضی از ورثه با تسلیم رونوشته گواهی حصر وراثت و سایر مدارک ضروری تقاضای صدور سند مالکیت سهمی خود از ماترک را به نماید و اعلام دارند که سند مالکیت مورث نزد یکی از ورثه یا مشخص دیگری است که از ابراز و تسلیم به وراث یا اداره ثبت امتناع می نماید اداره ثبت مکلف است:
به شخص یاد شده اخطار نماید که ظرف ده روز از تاریخ رویت اخطار سند را به ثبت محل تحویل دهد در صورت ارائه سند مالکیت به نام ورثه صادر میشود.
در غیر این صورت مراتب یک بار در یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار آگهی می‌گردد تا دارنده ی سند آن را به اداره ثبت تحویل دهد و چنانچه ظرف مهلت مقرر در آگهی سند را ارائه ننمود. سند مالکیت جدید به نام ورثه با رعایت سایر مقررات صادر و مراتب ابطال سند مالکیت اولیه مورث به دفاتر اسناد رسمی بخشنامه و در آن تصریح می شود که هرموقع سند مورث به دفترخانه ارائه شد .آن را اخذو برای اقدام به اداره ثبت ارسال دارند (تبصره ۳ ذیل استعداد تبصره ۱ ماده ۱۲۹ نامه قانون ثبت املاک)

شرط وکالت بلاعزل زن برای طلاق
 
سوال: آیا شوهر میتواند در ضمن عقد ازدواج به همسرش وکالت بدهد که اگر ازدواج مجدد کرد یا نفقه او را مثلاً به مدت شش ماه ندارد بتواند خود را مطلقه کند ؟ آیا چنین وکالتی صحیح است و بر فرض درست بودن آیا قابل عزل می باشد یا خیر؟
 
پاسخ: این شرط و شروطی که در ضمن عقد میشود در قالب قانون مدنی صدرست و صحیح و همین که مخالف اصل عقدنیست که کفایت می کند و قابلیت استناد و اجرا دارد و این وکالت در طلاق نیز از آنجا که در ضمن عقد نکاح شرط شده است و عقد نکاح هم عقدی لازم است. قابل عزل نخواهد بود. بنابراین زن برای طلاق وکیل خواهد بود .لیکن برای اجرای طلاق زن لازم است که به دادگاه مراجعه نماید تا دادگاه به زن اجازه طلاق دهد با استفاده از وکالت بلاعزل اعطایی از سوی شوهر خود مطلقه نماید .(نکته طلاق فقط از طرف مرد صورت می‌گیرد برای همین باشرط ضمن عقد زن می تواند بصورت وکالت  طلاق خود را بگیرد).
مجله ایلیاد رادر اینستاگرام دنبال کنید...مجله ایلیاد رادر تلگرام دنبال کنید...مجله ایلیاد رادر آپارات دنبال کنید...مطالب مشابه● جرائم علیه آزادی تن● تعریف نفقه وشرایط تعلق آن ● انواع جرایم علیه امنیت● مطالب حقوقی● نحوه ازدواج دختر بدون اذن پدر از زبان قانون مدنی در ایران● آشنایی با شروع طرح شکایت در دادگاه● شکایت به دادگاه چگونه مطرح میشود؟● شرایط دادخواست● موارد توقیف دادخواست● آیین دادرسی مدنیجدیدترین مطالب● آمار سرقت پس از قانون کاهش مجازات ● چطور لکه‌های مداد را از روی دیوار پاک کنیم؟● غلبه بر یکی از محدودیت‌های قانون اول ترمودینامیک● باکتری‌ها چگونه به مغز حمله می‌کنند؟● دانشمندان گامی دیگر به اینترنت کوانتومی نزدیک‌تر شده‌اند● چطور ویتامین B12 مورد نیاز بدن‌مان را تامین کنیم؟● ورود اورانیوم به خاک چه ارتباطی با کودهای کشاورزی دارد؟● آیا گیاهان هم صدا دارند؟● چطور در خانه توت فرنگی بکاریم؟● شواهد جدید برای مدل استاندارد کیهان‌شناسی● چطور جلوی استفراغ شیرخوار را بگیریم؟● سیاره‌ی ناهید فعالیت‌های آتشفشانی دارد● چطور برای یک سفر کمپینگ آماده شویم؟● قدیمی‌ترین نشانه‌های برخورد شهاب‌سنگ‌ها با زمین● تصویری فوق‌العاده از یک برج پلاسمایی بر روی سطح خورشید● چگونه با عدم تعادل شیمیایی در مغز برخورد کنیم؟● کشف درخشان و داغِ جیمز وب● پنج فایده‌ی دارچین برای سلامتی● کدام حیوان بلندترین گردن را در قلمرو حیوانات داشته است؟● چطور رادیاتور خودرو را تخلیه و تعویض کنیم؟