مواردی که شاکی میتواند از حق قصاص خود گذشت کند
♦جرایم قابل گذشت و غیر قابل گذشت:
1-جرایم قابل گذشت :جرائمی است که شروع و ادامه تعقیب و رسیدگی و اجرای مجازات،منوط به شکایت شاکی و عدم گذشت وی است.
2-جرایم غیر قابل گذشت :جرائمی می باشند که شکایت شاکی و گذشت وی در شروع به تعقیب و رسیدگی ادامه آنها و اجرای مجازات تاثیری ندارد.
3-حق گذشت به وراث قانونی منتقل می شود اگر همگی وراث از شکایت خود صرف نظر کنند و اگر جرم در حال تعقیب باشد رسیدگی یا اجرای مجازات متوقف می گردد.
4-چنانچه قابل گذشت بودن جرمی در قانون تصریح نشده باشد،غیر قابل گذشت محسوب می شود مگر اینکه از حق الناس بوده و شرعا قابل گذشت باشداگر متضررین از جرم⬅️متعدد باشند تعقیب جزایی با شکایت هر یک از آنها شروع میشودولی موقوفی رسیدگی و اجرای مجازات موکول به گذشت تمام کسانی است که شکایت کرده اند. در جرایم تعزیری قابل گذشت،گذشت شاکی یا مدعی خصوصی حسب مورد موجب موقوفی تعقیب یا موقوفی اجرای مجازات است.
♦جرم مشهود
جرم مشهود جرمی است که در منظر پلیس یا مردم واقع شود یا بهمنزله آن باشد. بنابراین جرم مشهود، جرمی است که مرتکب آن حین ارتکاب یا بلافاصله پساز ارتکاب، دستگیر شود بهطوری که دلایل ارتکاب از طرف دستگیرکننده قابل جمعآوری باشد.
قانون آیین دادرسی کیفری مقرر میدارد که جرم در موارد زیر مشهود محسوب میشود:
جرمی که در منظر ضابطین دادگستری (ماموران نیروی انتظامی) واقع شده یا بلافاصله ماموران یاد شده در محل وقوع جرم حضور یافته یا آثار جرم را بلافاصله پس از وقوع مشاهده کنند؛ مثلا فردی در حضور ماموران نیروی انتظامی فرد دیگری را کتک بزند.
درصورتی که دو نفر یا بیشتر که ناظر وقوع جرم بودهاند و یا قربانی جرم، بلافاصله پس از وقوع جرم، شخص معینی را مرتکب جرم معرفی کنند؛ مثلا فردی که مال او به سرقت رفته بلافاصله پس از این قضیه شخص معینی را به ماموران نیروی انتظامی بهعنوان دزد معرفی کند.
بلافاصله پس از وقوع جرم علائم و آثار واضحه یا اسباب و دلایل جرم در تصرف متهم یافت شود یا تعلق اسباب و دلایل یاد شده به متهم محرز شود؛ مثلا از جیب فردی که فرد دیگری را مجروح کرده است یک چاقو پیدا شود.
درصورتی که متهم بلافاصله پس از وقوع جرم قصد فرار داشته یا در حال فرار یا فورا پس از فرار دستگیر شود.
در مواردی که صاحب خانه بلافاصله پس از وقوع جرم ورود مامورین را به خانه خود تقاضا کند؛ مثلا فردی که از خانه او سرقت شده است، بلافاصله از ماموران نیروی انتظامی تقاضای کمک کند.
وقتی که متهم ولگرد باشد. ولگرد کسی است که جا و مکان معینی نداشته و شغل خاصی هم ندارد.
متهم بعد از وقوع جرم خود را معرفی کند و وقوع آن را خبر دهد.
حقوق متهم در مرحله تحقیقات مقدماتی
متهم در مرحلهی تحقیقات مقدماتی در دادسرا می تواند یک نفر وکیل دادگستری همراه خود داشته باشد.سلب این حقِ متهم توسط قاضی ، تخلف انتظامی بوده و موجب انفصال موقت قاضی از یک تا شش ماه می گردد.
در مواردی که اجرای مجازات منوط به تقاضای محکومله باشد در صورت تاخیربدون عذرموجه ، قاضی اجرای احکام کیفری به او ابلاغ می نماید تا ظرف سه ماه تصمیم خود را درباره اجرای حکم اعلام نماید.در غیر اینصورت و با سپری شدن مهلت مذکور ، به دستور قاضی اجرای احکام کیفری ، قرارتامین صادره متهم لغو می گردد و چنانچه متهم به علت دیگری در حبس نباشد ، آزاد شده و پرونده بطورموقت بایگانی می شود
در مواردی که اجرای مجازات منوط به تقاضای محکومله باشد در صورت تاخیربدون عذرموجه ، قاضی اجرای احکام کیفری به او ابلاغ می نماید تا ظرف سه ماه تصمیم خود را درباره اجرای حکم اعلام نماید.در غیر اینصورت و با سپری شدن مهلت مذکور ، به دستور قاضی اجرای احکام کیفری ، قرارتامین صادره متهم لغو می گردد و چنانچه متهم به علت دیگری در حبس نباشد ، آزاد شده و پرونده بطورموقت بایگانی می شود
نکته قابل توجه درمورد ضامن شدن- عقد ضمانت قابل فسخ نیست یعنی اگر پای ضمانتنامه فردی را امضا کردید دیگر نمیتوانید ضمانتتان را پس بگیرید.
♦تفاوت دستور جلب عادی و سیار
هر قاضی فقط در حوزه قضایی خود میتواند دستور جلب صادر کند، برای مثال، کل استان تهران یک حوزه قضایی محسوب میشود و قاضی تهران تنها توانایی صدور دستور جلب در حوزه استان تهران را دارد و چنانچه شخصی که قرار است برایش دستور جلب صادر شود، در خارج از حوزه قضایی بود، باید به حوزه قضایی دیگر نیابت داده شود.
♦دستور جلب نیز به دو روش اجرا میشود:
1-گاهی ممکن است قاضی پرونده دستور جلب را به یک کلانتری خاص ابلاغ کند که این نوع از قرار جلب، عادی است.
2-ما اگر دستور جلب به همه کلانتری های حوزه داده شود، به آن جلب سیار گفته میشود.
البته این دو روش جلب به اعلام شما به عنوان شاکی بستگی دارد؛ به این صورت که اگر در دادگاه اعلام کنید محل زندگی فردی را که از او شکایت دارید میدانید، دستور جلب عادی برای شما صادر میشود؛ اما در صورتی که شما از شخصی به علت بدهی شکایت کردید، اما مکان زندگیاش را نمیدانید یا بدهکار متواری شده باشد، باید این موضوع را در دادگاه اعلام کنید تا دستور جلب سیار برای شما صادر شود.به کمک این دستور مدتدار، میتوانید هر جا که بدهکار را دیدید، با کمک یک مأمور انتظامی، او را دستگیر کنید و به دادگاه تحویل دهید
♦مهلت پرداخت دیه
مهلت پرداخت دیه از زمان وقوع جنایت و یا حادثه به ترتیب زیر است مگر اینکه به نحو دیگری تراضی شده باشد :
1– در جرائم عمدی موجب دیه ، مهلت پرداخت دیه ظرف مدت یک سال قمری است .
2– درجرائم شبه عمد مهلت پرداخت دیه ، ظرف مدت دو سال قمری است و پرداخت کننده باید هر سال نصف آن را پرداخت نماید .
3– در جرائم خطای محض مهلت پرداخت دیه ، ظرف مدت سه سال قمری است و پرداخت کننده باید هر سال یک سوم دیه را پرداخت نماید .
4-هرگاه پرداخت کننده در بین مهلت های مقرر نسبت به پرداخت تمام و یا قسمتی از دیه اقدام نماید ، محکوم له مکلف به قبول آن است .
5-در صورتی که پرداخت کننده بخواهد هریک از انواع دیه را پرداخت نماید و یا پرداخت دیه به صورت اقساطی باشد معیار ، قیمت زمان پرداخت است مگر آنکه به یک مبلغ قطعی توافق شده باشد .
6-در مواردی که بین مرتکب جنایت عمدی و اولیاء دم یا مجنی علیه بر گرفتن دیه توافق شود ولیکن مهلت پرداخت آن مشخص نگردد ، دیه باید ظرف مدت یک سال از حین تراضی پرداخت گردد .
در چه مواردی دیه از صندوق بیتالمال پرداخت میشود:
1-هرگاه در اثر خطای قاضی، در حکم و یا تشخیص موضوع و یا تطبق حکم بر موضوع، شخص بیگناهی محکوم به مرگ شده و متحمل خسارت بدنی شود دیه قتل یا جراحت از بیتالمال است، خطای قاضی به این علت که قاضی شرایط قضاوت را ندارد و یا خلاف کتاب و سنت حکم کرده است.
2- در مواردی که لوث علیه شخصی محقق شده باشد ، ولی اولیاءدم حاضر به قسامه نشوند، در صورتی که متهم و اقربای او قسامه را اجرا کنند ، قصاص از متهم ساقط شده و بیتالمال، دیه مقتول را خواهد پرداخت. (لوث امارهای است که، ظن غالب به صدق مدعی دارد. مانند اینکه یک نفر چاقویی خونی داشته باشد و بر بالای سر مقتولی دستگیر گردد . یا مقتولی را در خانه کسی یا درمحله گروهی پیدا کنند ، به شرط آنکه عداوتی ما بین آنها وجود باشد ، و گرنه لوث نیست »
3- در مواردی که هیچ یک از مدعی و مدعیعلیه بینه ندارند و مدعی هم حاضر به قسم یاد کردن نیست و قسم را متوجه مدعیعلیه کرده است، با قسم خوردن مدعیعلیه ، دعوی پایان میپذیرد و در این صورت دیه مقتول باید از بیتالمال پرداخت شود .
3- در مواردی که هیچ یک از مدعی و مدعیعلیه بینه ندارند و مدعی هم حاضر به قسم یاد کردن نیست و قسم را متوجه مدعیعلیه کرده است، با قسم خوردن مدعیعلیه ، دعوی پایان میپذیرد و در این صورت دیه مقتول باید از بیتالمال پرداخت شود .
4-هرگاه شخص یا اشخاصی در اثر ازدحام کشته شوند و یا جسد مقتولی در خیابان و اماکن عمومی پیدا شود و نتوان این قتل را به کسی منتسب کرد، دیه از بیتالمال پرداخت میشود.
5- دیه افرادی که در اثر آشوب و اغتشاش مصدوم یا کشته شدهاند.
6-دیه مقتولی که بر اثر سقوط غیر ارادی شخصی دیگر کشته شده است .
7-در مواردی که عبور عابر پیاده ممنوع است اگر عابر عبور کند و رانندهای که با سرعت مجاز و مطمئنه در حرکت باشد و وسیله نقلیه او نقص فنی نداشته باشد راننده مسئولیتی در مورد دیه نخواهد داشت. اما درخصوص اینکه جسد شخصی در خیابان پیدا شود و برای قاضی دلیلی بر وقوع قتل او از سوی شخصی یا اشخاصی نباشد دادگاه باید دیه او را از بیتالمال بدهد.
8-درصورتی که شخصی فوت کند و صدمه غیر عمد باشد اگر شخص مصدوم مجهول الهویه باشد و اولیای دم شناسایی نشود دادستان به نمایندگی از اولیایدم تقاضای تعقیب میکند و دادسرا رسیدگی میکند و دادگاه هم حکم صادر میکند و پرونده برای اجرا ارسال میگردد وقتی محکوم علیه دیه را پرداخت کرد، دیه به حساب بیتالمال (که یک حساب سپرده مخصوص است) واریز میشود تا زمان شناسایی اولیاء دم در این حساب میماند و بعد از شناسایی اولیاء دم و ارائه گواهی انحصار وراثت دیه به آنها پرداخت میشود.
9-درصورتی که حادثهای مانند تصادف اتفاق بیفتد که منجر به فوت غیرعمدی میشود و شخص متوفی شناسایی میشود و اولیای دم نیز شناسایی میشود ولی شخص متهم شناسایی نمیشود در اینجا دادیار رسیدگی میکند و درصورتی که مشخص شد که مقصر حادثه قابل شناسایی نیست بنابراین از دادگاه درخواست میکند که طبق ماده 255 ق.م.ا دیه از بیت المال پرداخت شود.
10-درصورتی که تصادفی اتفاق بیفتد که نه اولیای دم متوفی شناسایی شود و نه مقصر حادثه.
.