چگونه یک داستان کوتاه بنویسیم؟
ایده‌های طوفان فکری
مجله‌ی آموزش ایلیاد - از نظر بسیاری از نویسندگان، نوشتن داستان کوتاه بهترین قدم برای شروع نویسندگی است. نوشتن داستان کوتاه می‌تواند یک فعالیت مفرح‌بخش باشد. نوشتن یک رمان می‌تواند یک کار طاقت فرسا باشد، اما نوشتن یک داستان کوتاه، کار ساده‌تر و هیجان انگیزتری است. یک داستان کوتاه شامل صحنه، طرح، شخصیت و پیام است. مانند یک رمان، یک داستان کوتاه خوب خواننده شما را هیجان زده و سرگرم خواهد کرد. با داشتن طوفان فکری، پیش‌نویس و ویرایش، می‌توانید یاد بگیرید که چگونه یک داستان کوتاه موفق را در کمترین زمان بنویسید. و بزرگترین مزیت این است که می‌توانید مرتباً آن را ویرایش کنید تا زمانی که راضی شوید.
ایده‌های طوفان فکری
یک طرح یا سناریو ارائه دهید
به این فکر کنید که داستان قرار است درباره چه موضوعی باشد و قرار است چه اتفاقی در داستان بیفتد. آنچه را که می‌خواهید آدرس دهید یا نشان دهید، در نظر بگیرید. تصمیم بگیرید که رویکرد یا زاویه دید شما درباره داستان چگونه خواهد بود.
• به عنوان مثال، شما می‌توانید با یک طرح ساده شروع کنید مانند اینکه شخصیت اصلی شما باید با اخبار ناخوشایند کنار بیاید یا شخصیت اصلی شما از طرف دوست یا یکی از اعضای خانواده خود به یک دیدار ناخواسته برود.
• همچنین می‌توانید طرح پیچیده‌تری را امتحان کنید مانند اینکه شخصیت اصلی شما در ابعاد موازی بیدار شود یا شخصیت اصلی شما راز تاریک عمیق شخص دیگری را کشف کند.
• به عنوان مثال، شما می‌توانید با یک طرح ساده شروع کنید مانند اینکه شخصیت اصلی شما باید با اخبار ناخوشایند کنار بیاید یا شخصیت اصلی شما از طرف دوست یا یکی از اعضای خانواده خود به یک دیدار ناخواسته برود.
• همچنین می‌توانید طرح پیچیده‌تری را امتحان کنید مانند اینکه شخصیت اصلی شما در ابعاد موازی بیدار شود یا شخصیت اصلی شما راز تاریک عمیق شخص دیگری را کشف کند.
بر روی یک شخصیت اصلی پیچیده تمرکز کنید
بیشتر داستان‌های کوتاه حداکثر بر روی یک تا دو شخصیت اصلی متمرکز خواهند شد. به یک شخصیت اصلی فکر کنید که تمایل یا خواست مشخصی دارد اما پر از تناقض است. سعی نکنید یک شخصیت خوب یا بد ساده داشته باشید. به شخصیت اصلی خود ویژگی‌ها و احساسات جالبی بدهید تا خواننده به شخصیت آنها سریعاً پی نبرد.
برای شخصیت اصلی یک درگیری و کشمکش مرکزی ایجاد کنید
هر داستان کوتاه خوب یک کشمکش مرکزی خواهد داشت، که در آن شخصیت اصلی باید با یک مسئله یا مشکل روبرو شود. در اوایل داستان کوتاه خود برای شخصیت اصلی خود درگیری ایجاد کنید. زندگی شخصیت اصلی خود را سخت و دشوار کنید.
• به عنوان مثال، ممکن است شخصیت اصلی شما خواسته‌ها یا آرزوهایی دارد که تحقق آنها برای او مشکل باشد. یا شاید شخصیت اصلی شما در یک موقعیت بد یا خطرناک گیر افتاده است و باید بفهمد چگونه از این مخمصه زنده می‌ماند.
• به عنوان مثال، ممکن است شخصیت اصلی شما خواسته‌ها یا آرزوهایی دارد که تحقق آنها برای او مشکل باشد. یا شاید شخصیت اصلی شما در یک موقعیت بد یا خطرناک گیر افتاده است و باید بفهمد چگونه از این مخمصه زنده می‌ماند.
موقعیت جالبی را انتخاب کنید
یکی دیگر از عناصر اصلی یک داستان کوتاه، مکان یا موقعیتی است که داستان در آنجا اتفاق می‌افتد. شما می‌توانید یک موقعیت اصلی را برای داستان کوتاه خود انتخاب کنید و جزئیات صحنه را با شخصیت‌های خود به صحنه اضافه کنید. موقعیتی را انتخاب کنید که برای شما جالب باشد و بتوانید آن را برای خواننده خود جالب کنید.
به یک موضوع خاص فکر کنید
بسیاری از داستان‌های کوتاه یک موضوع را محور قرار می‌دهند و آن را از دید یک راوی یا شخصیت اصلی بیان می‌کنند. شما می‌توانید یک موضوع گسترده مانند «عشق»، «آرزو» یا «از دست دادن» را در نظر بگیرید و از دید شخصیت اصلی خود به آن فکر کنید.
• شما همچنین می‌توانید روی یک موضوع خاص‌تر مانند «علاقه‌ی بین خواهر و برادر» یا «از دست دادن پدر و مادر» تمرکز کنید.
• شما همچنین می‌توانید روی یک موضوع خاص‌تر مانند «علاقه‌ی بین خواهر و برادر» یا «از دست دادن پدر و مادر» تمرکز کنید.
اوج احساسی را برنامه ریزی کنید
هر داستان کوتاه خوب یک لحظه شکننده دارد که در آن شخصیت اصلی به یک نقطه اوج احساسی می‌رسد. اوج آن معمولاً در نیمه آخر داستان یا نزدیک به پایان داستان رخ می‌دهد. در اوج داستان، شخصیت اصلی ممکن است احساس خسته شدن، گرفتار شدن، ناامیدی یا حتی خارج از کنترل شدن کند.
• به عنوان مثال، ممکن است اوج احساسی داشته باشید که در آن شخصیت اصلی شما، یک پیرمرد تنها، مجبور است در حال فعالیت غیرقانونی همسایه‌اش با او روبرو شود. یا ممکن است اوج احساسی داشته باشید که در آن شخصیت اصلی، یک دختر جوان، برای حمایت از برادرش در برابر قلدرهای مدرسه ایستادگی کند.
• به عنوان مثال، ممکن است اوج احساسی داشته باشید که در آن شخصیت اصلی شما، یک پیرمرد تنها، مجبور است در حال فعالیت غیرقانونی همسایه‌اش با او روبرو شود. یا ممکن است اوج احساسی داشته باشید که در آن شخصیت اصلی، یک دختر جوان، برای حمایت از برادرش در برابر قلدرهای مدرسه ایستادگی کند.
به یک پایان با پیچ و تاب یا تعجب برانگیز فکر کنید
داستان خود را با یک طوفان فکری پایان دهید که خواننده را متعجب یا شوکه کند و یا او را فریب دهد. از پایان‌های آشکار، که در آن خواننده می‌تواند پایان را قبل از وقوع حدس بزند، خودداری کنید. به خواننده‌های خود احساس امنیت کاذب دهید، به طوری که فکر کنند می‌دانند داستان چگونه پایان می‌یابد، ولی در پایان ناگهان توجه‌تان را به شخصیت یا تصویری دیگر منتقل کنید که آنها را شوکه کند.
نمونه داستان‌های کوتاه بخوانید
با خواندن داستان‌های کوتاهی از نویسندگان ماهر، یاد بگیرید که چه چیزی باعث می‌شود یک داستان کوتاه برای خواننده شما موفقیت‌آمیز و جذاب باشد. داستان‌های کوتاه را در چندین ژانر از داستان‌های ادبی گرفته تا داستان‌های علمی و تخیلی بخوانید. توجه کنید که نویسنده چگونه از شخصیت، مضمون، صحنه و طرح استفاده می‌کند تا داستان کوتاه خود را تأثیرگذار کند.
نوشتن پیش‌نویس اولیه
نوشتن پیش‌نویس اولیه
یک طرح کلی درست کنید
داستان کوتاه خود را به صورت یک طرح کلی با پنج قسمت تنظیم کنید: شرح داستان، یک حادثه تحریک‌کننده، کنش صعودی، اوج، کنش نزولی و نتیجه. هنگام نوشتن داستان، از این قسمت‌ها به عنوان راهنمای مرجع استفاده کنید تا اطمینان حاصل کنید که شروع، وسط و پایان مشخصی دارد.
یک شروع جذاب ایجاد کنید
شروع داستان شما باید دارای یک تصویر هیجانی، متضاد یا غیرمعمول باشد تا توجه خواننده شما را جلب کند. شخصیت اصلی و تنظیمات را در پاراگراف اول به خواننده خود معرفی کنید. خواننده خود را برای موضوعات و ایده‌های اصلی داستان آماده کنید.
• به عنوان مثال، یک خط ابتدایی مانند: «من آن روز تنها بودم» چیز زیادی در مورد راوی به خواننده شما نمی‌گوید و غیر معمول یا جذاب نیست.
• در عوض، یک خط ابتدایی مانند این را امتحان کنید: «یک روز پس از آنکه همسرم مرا ترک کرد، در خانه همسایه را زدم تا از او بپرسم آیا برای کیکی که نمی‌خواه بپزم، شکر دارد؟» همین یک خط، یک کشمکش بین گذشته، ترک همسر و تنش در زمان حال بین راوی و همسایه را برای خواننده ایجاد می‌کند.
• به عنوان مثال، یک خط ابتدایی مانند: «من آن روز تنها بودم» چیز زیادی در مورد راوی به خواننده شما نمی‌گوید و غیر معمول یا جذاب نیست.
• در عوض، یک خط ابتدایی مانند این را امتحان کنید: «یک روز پس از آنکه همسرم مرا ترک کرد، در خانه همسایه را زدم تا از او بپرسم آیا برای کیکی که نمی‌خواه بپزم، شکر دارد؟» همین یک خط، یک کشمکش بین گذشته، ترک همسر و تنش در زمان حال بین راوی و همسایه را برای خواننده ایجاد می‌کند.
به یک دیدگاه پایبند باشید
یک داستان کوتاه معمولاً از دیدگاه اول شخص گفته می‌شود و فقط با یک دیدگاه باقی می‌ماند. این کمک می‌کند تا داستان کوتاه تمرکز و چشم انداز مشخصی داشته باشد. همچنین می‌توانید داستان کوتاه را از دید سوم شخص بنویسید، گرچه ممکن است این امر بین شما و خواننده شما فاصله ایجاد کند.
• برخی از داستان‌ها به صورت دوم شخص نوشته شده‌اند، که در آن راوی از «شما» استفاده می‌کند. این کار معمولاً فقط در صورت ضروری بودن شخص دوم در روایت انجام می‌شود.
• بیشتر داستان‌های کوتاه به صورت گذشته نوشته می‌شوند، اما می‌توانید از زمان حال نیز استفاده کنید.
• برخی از داستان‌ها به صورت دوم شخص نوشته شده‌اند، که در آن راوی از «شما» استفاده می‌کند. این کار معمولاً فقط در صورت ضروری بودن شخص دوم در روایت انجام می‌شود.
• بیشتر داستان‌های کوتاه به صورت گذشته نوشته می‌شوند، اما می‌توانید از زمان حال نیز استفاده کنید.
برای آشکار کردن شخصیت و پیشبرد طرح از گفتگو استفاده کنید
گفتگو در داستان کوتاه شما باید بیش از یک گفتگوی ساده باشد. اطمینان حاصل کنید که گفتگو در مورد شخصیتی که در حال صحبت است چیزی به خواننده شما می‌گوید و به طرح کلی داستان می‌افزاید. گفت و گو حاوی صحبت‌هایی باشد که شخصیت را نشان دهد و به صحنه‌ها تنش یا درگیری بیشتری می‌بخشد.
جزئیات حسی را در مورد صحنه اضافه کنید
به احساس، صدا، طعم، بو و ظاهر شخصیت اصلی خود بیندیشید. موقعیت داستان را با استفاده از حواس توصیف کنید تا برای خواننده شما زنده شود.
• به عنوان مثال، شما ممکن است دبیرستان قدیمی خود را به عنوان «یک ساختمان غول پیکر صنعتی که سرشار بوی جوراب‌های بچه دبیرستانی‌ها، اسپری مو، رویاهای از دست رفته و گچ بود» توصیف کنید. یا ممکن است آسمان بالای خانه خود را چنین توصیف کنید: «یک ملحفه خالی پوشیده از مه غلیظ و خاکستری ناشی از آتش سوزی که در اوایل صبح در جنگل مجاور رقم خورده بود.»
• به عنوان مثال، شما ممکن است دبیرستان قدیمی خود را به عنوان «یک ساختمان غول پیکر صنعتی که سرشار بوی جوراب‌های بچه دبیرستانی‌ها، اسپری مو، رویاهای از دست رفته و گچ بود» توصیف کنید. یا ممکن است آسمان بالای خانه خود را چنین توصیف کنید: «یک ملحفه خالی پوشیده از مه غلیظ و خاکستری ناشی از آتش سوزی که در اوایل صبح در جنگل مجاور رقم خورده بود.»
با ادراک یا الهام به داستان پایان دهید
ادراک یا الهام لزوماً مهم یا بدیهی نیست. این می‌تواند در جایی که شخصیت‌های شما شروع به تغییر می‌کنند یا چیزها را متفاوت می‌بینند، ظریف باشد. شما می‌توانید داستان را با چیزی که به شخص الهام می‌شود و یا با درک چیزی که شخصیت اصلی اکنون به آن پی‌برده است، به داستان پایان دهید.
• همچنین می‌توانید با یک تصویر یا با یک گفتگوی‌جالب، داستان را خاتمه دهید که تغییر شخصیت را نشان می‌دهد.
• به عنوان مثال، ممکن است وقتی داستان اصلی خود را پایان می‌دهید که شخصیت اصلی شما تصمیم بگیرد همسایه خود را تحویل دهد، حتی اگر این به معنای از دست دادن او به عنوان یک دوست باشد. یا ممکن است داستان خود را با تصویری از شخصیت اصلی که به برادر خون آلودش کمک می‌کند تا به خانه برسد، درست در زمان صرف شام، پایان دهید.
• همچنین می‌توانید با یک تصویر یا با یک گفتگوی‌جالب، داستان را خاتمه دهید که تغییر شخصیت را نشان می‌دهد.
• به عنوان مثال، ممکن است وقتی داستان اصلی خود را پایان می‌دهید که شخصیت اصلی شما تصمیم بگیرد همسایه خود را تحویل دهد، حتی اگر این به معنای از دست دادن او به عنوان یک دوست باشد. یا ممکن است داستان خود را با تصویری از شخصیت اصلی که به برادر خون آلودش کمک می‌کند تا به خانه برسد، درست در زمان صرف شام، پایان دهید.
ویرایش پیش نویس
ویرایش پیش نویس
داستان‌تان را با صدای بلند بخوانید
به صوت هر جمله، به ویژه در گفتگوها، به دقت گوش دهید. توجه داشته باشید که آیا داستان از پاراگراف به پاراگراف به خوبی جریان دارد یا خیر. جملات یا عبارات ناخوشایند را بررسی کنید و زیر آنها را خط بکشید تا بعداً در آنها تجدید نظر کنید.
• توجه داشته باشید که آیا داستان شما قسمت هایی که مشخص کردید را به درستی دنبال می‌کند یا خیر و درگیری مشخصی برای شخصیت اصلی شما وجود دارد یاخیر.
• خواندن داستان با صدای بلند همچنین به شما کمک می‌کند تا اشتباهات املایی، گرامری یا علائم نگارشی را تشخیص دهید.
• توجه داشته باشید که آیا داستان شما قسمت هایی که مشخص کردید را به درستی دنبال می‌کند یا خیر و درگیری مشخصی برای شخصیت اصلی شما وجود دارد یاخیر.
• خواندن داستان با صدای بلند همچنین به شما کمک می‌کند تا اشتباهات املایی، گرامری یا علائم نگارشی را تشخیص دهید.
برای شفاف‌تر شدن داستان، در داستان کوتاه تجدید نظر کنید
در داستان‌های کوتاه، قاعده کلی این است که داستان هرچه کوتاه‌تر باشد معمولاً بهتر است. بیشتر داستان‌های کوتاه بین ۱۰۰۰ تا ۷۰۰۰ کلمه یا یک تا ده صفحه هستند. دست خود را برای حذف صحنه‌ها یا حذف جملات برای کوتاه شدن و منسجم شدن داستان خود باز بگذارید. اطمینان حاصل کنید که فقط جزئیات یا لحظاتی را در نظر گرفته‌اید که برای داستانی که می‌خواهید تعریف کنید کاملاً ضروری است.
یک عنوان جالب انتخاب کنید
بیشتر ویراستاران و خوانندگان ابتدا عنوان داستان را بررسی می‌کنند تا مشخص کنند آیا می‌خواهند داستان را بخوانند یا خیر. عنوانی را انتخاب کنید که خواننده شما را فریب دهد و او را علاقه‌مند و ترغیب به خواندن داستان واقعی کند. از یک موضوع، تصویر یا نام شخصیت داستان، برای عنوان داستان استفاده کنید.
بگذارید دیگران داستان کوتاه شما را بخوانند و نقد کنند
داستان کوتاه را به دوستان، اعضای خانواده و همسالان خود در مدرسه نشان دهید و از آنها بخواهید که با دقت و منتقدانه بخوانند. از آنها بپرسید که آیا داستان را از نظر احساسی جذاب می‌دانند؟ سعی کنید انتقادات سازنده دیگران را بپذیرید، زیرا این باعث می‌شود داستان شما تقویت شود.
• همچنین می‌توانید به یک گروه نویسندگی بپیوندید و داستان کوتاه خود را برای یک کارگاه آموزشی ارسال کنید. یا می‌توانید یک گروه نویسندگی با دوستان خود راه‌اندازی کنید، بنابراین همه می‌توانید داستان‌های یکدیگر را بخوانید و نقد کنید.
• پس از دریافت بازخورد از دیگران، باید داستان کوتاه را مجدداً اصلاح کنید.
• همچنین می‌توانید به یک گروه نویسندگی بپیوندید و داستان کوتاه خود را برای یک کارگاه آموزشی ارسال کنید. یا می‌توانید یک گروه نویسندگی با دوستان خود راه‌اندازی کنید، بنابراین همه می‌توانید داستان‌های یکدیگر را بخوانید و نقد کنید.
• پس از دریافت بازخورد از دیگران، باید داستان کوتاه را مجدداً اصلاح کنید.
مجله‌ی آموزش ایلیاد