چگونه حسادت را کنترل کنیم؟

مجله‌ی آموزش ایلیاد - حسادت می‌تواند آرامش شما را از بین ببرد و روابط را پایان دهد. همچنین حسادت می‌تواند سیگنالی برای شما باشد که نشان دهد زمان آن رسیده که باید تغییری ایجاد کرد. به جای اینکه اجازه دهید حسادت رابطه شما با دیگران را آلوده کند، از آن به عنوان دلیلی برای درک بهتر خود استفاده کنید. اگر مجبورید با حسادت دیگران کنار بیایید، مرزهای مشخصی را مشخص کنید و از خود محافظت کنید.

 

حسادت احساسی پیچیده است که می‌تواند شامل بسیاری دیگر از احساس‌ها باشد. احساساتی مثل: ترس، از دست دادن، عصبانیت، حسادت، غم، خیانت، ناکافی بودن و تحقیر. اگر احساس حسادت می‌کنید، درک کنید که بسیاری از احساسات دیگر وجود دارد که می‌تواند با حسادت رخ دهد، اما حسادت ممکن است احساسی باشد که در ابتدا متوجه می‌شوید. وقت خود را صرف تفکر روی احساسات خود کنید.
•    احساس خود را بنویسید. اگر اهل نقاشی کشیدن هستید، یک نمودار یا نقاشی بکشید که نمایانگر همه احساسات مختلف شما و ارتباط آنها با حسادت باشد.
•    به نحوه ثبت احساسات بدن خود توجه کنید. ترس گاهی اوقات به عنوان احساس افتادن یا جمع شدن در قفسه سینه و معده شما احساس می‌شود، در حالی که خشم اغلب به صورت احساس سوزش و سفتی در سر و بازوها ظاهر می‌شود.

 

بیاموزید که هر وقت حسادت بروز کرد، آن را زیر سوال ببرید. به عنوان مثال، با خود بگویید: «آیا این حسادت به دلیل احساس ترس یا عصبانیت است؟ چرا احساس ترس یا عصبانیت دارم؟» هنگامی که شروع به سوال می‌کنید که چه چیزی باعث ایجاد حسادت در لحظه می‌شود، می‌توانید گام‌های مثبتی برای مدیریت احساسات سازنده و از بین بردن احساسات منفی، بردارید.

 

پذیرفتن اینکه احساسات منفی دارید دشوار است و ممکن است بخواهیم دیگران را مقصر آن بدانیم. با نگاه دلسوزانه به حسادت خود، از این کار جلوگیری کنید. به تمام احساساتی که در حسادت خود احساس می‌کنید نگاه کنید و برای هر یک از آنها به یک دلیل فکر کنید. به عنوان مثال، اگر به دوست همسرتان حسادت می‌کنید، به تمام دلایلی که برای این حستان وجود دارد، فکر کنید. شما ممکن است احساس ترس کنید، زیرا نمی‌خواهید شریک زندگی خود را از دست دهید (و شاید به این دلیل که در گذشته شریک زندگی خود را از دست داده‌اید) یا احساس خیانت به دلیل اینکه احساس می‌کنید شریک زندگی شما تمام توجه‌اش را به شما نمی‌دهد
•    خاطراتی را بنویسید که ممکن است باعث تشدید این احساسات شود. به عنوان مثال، شما ممکن است ترس از دست دادن شریک زندگی خود را داشته باشید، زیرا آخرین جدایی شما واقعاً دردناک بود و از گذراندن تجربه مشابه می‌ترسید. یا مثلا شما ممکن است احساس بی‌لیاقتی در عشق داشته باشید، زیرا پدر یا مادری غافل داشته‌اید.

 

به افرادی که دوستشان دارید اعتماد کنید. اعتماد را به جای عدم اعتماد انتخاب کنید. تا زمانی که مدرک محکمی در دست ندارید مبنی بر اینکه شخصی به شما دروغ می‌گوید، اعتماد کنید. به جستجوی شواهد نپردازید، بلکه حرف عزیزانتان را قبول کنید. حسادت فقط در صورتی می‌تواند به رابطه شما آسیب برساند که آن را نادیده بگیرید و مقصر آن را دیگران بدانید.

 

چیزی مثل این بگویید: «متاسفم که بخاطر دوستت تو را اذیت کردم. اینطور نیست که به تو اعتماد نداشته باشم، من فقط احساس ناامنی می‌کردم. از اینکه به حرف‌های من گوش دادید متشکرم.». تشخیص آنچه که نسبت به آن احساس ناامنی می‌کنید و راحت بودن درباره‌ی آنچه که می‌گذرانید باعث می‌شود تا به هر دوی شما فضای کافی برای بحث و گفتگو درباره آنچه که اخیراً رخ داده است، ایجاد کند.

 

به اشتراک گذاشتن احساسات واقعی خود با دوست یا شریک زندگی خود می‌تواند به شما در ایجاد رابطه مستحکم‌تر کمک کند. این کار همچنین به او این توانایی را می‌دهد که وقتی خواسته‌های بی‌دلیل حسادت‌برانگیز دارید، به او اشاره کند. اگرچه پذیرش احساس حسادت ممکن است آسیب پذیر باشد، اما رابطه‌ای که بر پایه صداقت بنا شده باشد، قویتر از یک روابط ساختگی خواهد بود.
•    از سرزنش شخص مقابل خودداری کنید. او احساسات شما را ایجاد نکرده است و تنها شما مسئول رفتار خود هستید.
•    توجه داشته باشید که نحوه درک موقعیت‌ها ممکن است کاملاً با دیدگاه شخص مقابل مغایرت داشته باشد. وقتی همسرتان صحبت می‌کند، حتی اگر مخالف باشید، به گوش دادن متعهد شوید.

 

اگر با حسادت‌تان از نظر جسمی به شریک‌تان آسیب رسانده‌اید، فریاد می‌کشیدید، او را مورد بی‌حرمتی قرار می‌دهید یا او را سرکوب می‌کنید، وقت آن است که از کمک‌های تخصصی کمک بگیرید. از پزشک خود برای مراجعه به یک درمانگر یا شرکت در کلاس کنترل خشم کمک بگیرید.

حسادت عشق نیست و احساس حسادت به معنای عاشق بودن نیست. بعضی از افراد حسادت را با یک عمل عاشقانه اشتباه می‌گیرند، در حالی که این عمل واقعاً یک عمل ناامنی و یا عدم کنترل است. افرادی که حسادت می‌کنند ناامن هستند و احساس شرم نیز می‌کنند.

 

اگر دوست یا شریک زندگی شما رفتارهایی از روی حسادت انجام می‌دهد، دور او را خط بکشید. به سوالاتی که برای آنها پاسخ راحتی ندارید، پاسخ ندهید. برنامه‌های خود را با دوستان خود لغو نکنید و یا ارتباط خود را با شخصی که برای شما مهم است قطع نکنید.
•    آرام و محکم توضیح دهید: «من به سوالات شما پاسخ می‌دهم، اما فقط یک بار. لازم نمی‌بینم که هر بار جواب‌های یکسانی به شما بدهم.»
•    «من برای احساس شما ارزش قائلم، اما خودم را از افرادی که دوستشان دارم جدا نمی‌کنم.»
•    «اگر چیزی پرت کنی یا داد بزنی، از خانه خارج می‌شوم و شب را در خانه پدر و مادرم می‌گذرانم.»
•    «اگر به من نگویید که چه مشکلی وجود دارد و فقط به من اخم کنید و سکوت کنید، من از کجا بفهمم که چه مشکلی وجود دارد. پس بیایید در مورد موضوع صحبت کنیم.»

 

مسئولیت کارهایی که انجام نداده‌اید را بر عهده نگیرید. شاید عذرخواهی کردن و سرزنش کردن خودتان، وقتی که به دلیل رفتار دیگری سرزنش می‌شوید، آسان باشد. به هیچ وجه اجازه ندهید کسی شما را متقاعد کند که باور کنید که کار اشتباهی کرده‌اید، در حالی که دچار اشتباهی نشده‌اید یا شما را نتقاعد کند که حسادت و رفتار بد آنها را شما برانگیخته‌اید.
•    با آرامش به حرف‌های همسرتان گوش دهید، اما خود را در معرض انبوهی از اتهامات قرار ندهید.
•    اگر همسرتان از نظر جسمی شما را مهار می‌کند، صدمه می‌زند یا چیزهایی را خراب می‌کند، از او دور شوید.

 

اگر از طرف شریک زندگی یا شخص دیگری که به شما حسادت می‌کند به هر طریقی تهدید می‌شوید، از او دور شوید. یکس از دلایل اصلی قتل همسر، حسادت است.
•    اگر همسرتان از نظر جسمی پرخاشگر است از خانه بیرون بروید و با مرکز حمایت از زنان بدسرپریت تماس بگیرید.

حسادت بین خواهر و برادر اجتناب ناپذیر است، زیرا آنها نیازهای متفاوتی دارند و نگرانی طبیعی در مورد برخورد ناعادلانه دارند. برای آنها توضیح دهید که نیازهای آنها متفاوت است و همه چیز نمی‌تواند «برابر» باشد، زیرا نیازهای شدید آنها در زمان‌های مختلف ظاهر می‌شود و نیاز به رسیدگی‌های مختلف دارند.
•    به فرزندان خود مکان و زمانی اختصاص دهید که فقط برای آنها مناسب باشد. اگر می‌توانید اتاق‌های جداگانه‌ای به فرزندان خود اختصاص دهید. اجازه دهید کودک شما فعالیت‌های مورد علاقه خود را دنبال کند. خواهر و برادرهای بزرگتر باید بدون حضور خواهر و برادرهای کوچکتر، وقت‌هایی را برای گذراندن با خود به تنهایی یا با دوستان داشته باشند.
•    نشان دهید که فردیت هر کودک مهم است. وقت خانوادگی را به چیزهایی اختصاص دهید که یک کودک از آن لذت می‌برد و کودک دیگر از آن لذت نمی‌برد. هر زمانی که می‌توانید با هر کودک به طور جداگانه وقت بگذرانید.
•    به عنوان مثال، اگر یک کودک از دوچرخه سواری لذت می‌برد و کودک دیگر این کار را دوست ندارد، زمانی را برای دوچرخه سواری در پارک اختصاص دهید. اگر دو فرزند دارید که همیشه به نظارت احتیاج دارند، با شریک زندگی خود یا یکی از دوستان خانوادگی خود نشسته یا تقسیم وظایف کنید.

 

اگر فرزندان شما غالباً بر سر نوبت استفاده از یک وسیله‌ی مشترک مانند لپ تاپ یا بازی دعوا می‌کنند، برنامه‌ای تنظیم کنید که نشان دهد چه زمانی هر کودک می‌تواند از آن استفاده کند. به همین ترتیب، اگر فرزندانتان نسبت به توجه شما حسادت کردند، با هرکدام از آنها جداگانه در فعالیتی به انتخاب آنها شرکت ‌کنید و قرارهای جداگانه بگذارید.

 

به فرزندان خود بیاموزید که احساسات خود را به روشی صریح و قاطع بیان کنند، نه اینکه دیگران را بخاطر احساساتشان سرزنش کنند. برای فرزندان خود توضیح دهید که وقتی جمله ای با «تو» شروع می‌شود، ممکن است اوضاع را بدتر کند. در عوض، به بچه‌های خود بیاموزید که جملات را با «من» شروع کنند و احساسشان را توضیح دهند. اگر کودک شما ابراز کرد که احساس حسادت می‌کند، پس سعی کنید به حرف‌هایش بیشتر گوش دهید.
•    به عنوان مثال، اگر یکی از فرزندان شما نسبت به یک خواهر یا برادر بزرگتر خود حسادت کند، از او بپرسید، «چرا احساس حسادت می‌کنید؟» ممکن است بفهمید که فرزند شما به این دلیل حسادت می‌کند که فکر می‌کند این خواهر یا برادر محبوب‌تر یا با استعدادتر هستند. این به شما فرصتی می‌دهد تا برای فرزند خود توضیح دهید و تشویق کنید.
•    اگر یکی از بچه‌های شما نسبت به استعدادهای خواهر و برادر خود حسادت می‌کند، پس فرزندتان را تشویق کنید که به جای مقایسه با خواهر و برادر، در مورد استعدادهای خودش فکر کند. اگر فرزندتان احساس می‌کند هیچ استعدادی ندارد، پس فرزندتان را تشویق کنید که سرگرمی جدیدی را شروع کند تا دوباره به خود افتخار کند.

 

مجله‌ی آموزش ایلیاد