چگونه یک ذهنیت رشد ایجاد کنیم؟

مجله‌ی آموزش ایلیاد - داشتن یک ذهنیت رشد به این معنی است که شما اعتقاد دارید هوش، توانایی خلاقیت و شخصیت شما چیزی بیش از آن چیزی است که شما با آن متولد شده‌اید. با این طرز فکر، شما همیشه می‌توانید روی افزایش هوش و خودآگاهی خود کار کنید و به طور مداوم یک فرد در حال رشد باشید. همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا شکست را از منظری دیگر مشاهده کنید، زیرا به شما می‌آموزد با هر آنچه اتفاق می‌افتد به عنوان یک تجربه برای یادگیری رفتار کنید.

 

هدیه‌ها و استعدادهای شما به موفقیت شما کمک می‌کند، اما آنها فقط درصورتی می‌توانند این کار را انجام دهند که بدانید چه هستند. شما باید به اندازه کافی خودآگاهی داشته باشید و از هدایایی که قبلاً داشته‌اید استفاده کرده و آنها را اصلاح کنید.
•    با فکر کردن در مورد قسمت‌هایی که در آنها برتری دارید، شروع کنید. چه چیزهایی برای شما راحت‌تر است؟ در کدام درس‌ها همیشه در مدرسه خوب عمل می‌کردید؟ در محل کار در کدام بخش توانایی بیشتری دارید؟
•    از دوستان، خانواده و همکاران خود نیز نظر بخواهید. غالباً، آنها می‌توانند استعدادهایی را در شما ببینند که خودتان متوجه آن نمی‌شوید. به عنوان مثال، شاید شما توانایی این را دارید که با هر کسی در مورد هر چیزی صحبت کنید. حتی ممکن است خودتان متوجه این توانایی نشوید، اما این مهارتی است که در بسیاری از زمینه‌ها به کار شما می‌آید.
•    می توانید از دوستان خود بپرسید، «من سعی می‌کنم خودآگاهی بیشتری داشته باشم. آیا می‌توانید به من بگویید که نقاط قوت و ضعف من چیست؟»

 

دانستن چالش‌های خود نیز به همان اندازه مهم است، بنابراین می‌توانید در آن زمینه‌ها نیز کار کنید. وقتی از دیگران بازخورد می‌گیرید، خواسته یا ناخواسته گوش دهید، زیرا این امر به شما کمک می‌کند مکان رشد خود را یاد بگیرید.

 

مطالعات نشان داده است که کودکانی که به جای نتیجه‌ی کارشان، برای تلاش‌شان مورد تشویق و تمجید قرار می‌گیرند، بیشتر تمایل به رشد فکری دارند. این به این دلیل است که آنها بیش از نتیجه نهایی، روی روند کار متمرکز می‌شوند. شما می‌توانید این کار را برای خود نیز انجام دهید و به جای اینکه به نتیجه‌ی کارتان پاداش دهید، به تلاش و سخت‌کوشی‌تان پاداش دهید.
•    به ازای هر مدت زمان مشخصی که روی چیزی کار می‌کنید، به خودتان یک استراحت سرگرم کننده بدهید. این می‌تواند به شما در حفظ تمرکز کمک کند.
•    مثلا اگر یک دستورالعمل جدید در خانه امتحان کردید و متوجه شدید که با آنچه که می‌خواستید متفاوت شده است، خیلی عادی به خود بگویید: «این خیلی خوشمزه است!» حتی اگر خوب هم نشده باشد شما باید در مورد روند کار نیز فکر کنید و به خود بگویید: «من به خودم افتخار می‌کنم که یک دستورالعمل جدید را امتحان کردم و خیلی روی آن کار کردم.»

 

برای کمک به آگاهی بیشتر، درباره کارهایی که در دفتر و خانه انجام می‌دهید بازخورد بخواهید. گرچه ممکن است گاهی دردناک باشد، اما بازخورد می‌تواند به شما در یادگیری، پیشرفت و رشد کمک کند، که این امر شما را به چالش می‌کشد تا در آینده کار بهتری انجام دهید.
•    به عنوان مثال، اگر تازه کارتان را شروع کرده‌اید، می‌توانید از یک همکار بخواهید گزارشی را که در دست دارید بررسی کند تا ببیند آیا ایده درستی دارید یا خیر. می‌توانید بگویید، «از آنجا که من در اینجا تازه وارد شده‌ام، اگر امکان دارد به این گزارش نگاه کنید و ببینید آیا مشکلی وجود ندارد؟» وقتی آن را تحویل گرفتید، می‌توانید از رئیس خود بپرسید، «چگونه می‌توانم آن گزارش را انجام دهم؟ در آینده چه چیزهایی را می‌توانم بهبود دهم؟»
•    در زندگی شخصی خود، هنگامی که دیگران از شما ناراحت هستند، بازخورد بخواهید. به عنوان مثال، اگر همسرتان از شما ناراحت به نظر می‌رسد، دلیل آن را از آنها بپرسید: «به نظر می‌رسد اخیراً از رفتار من ناراحت هستید. چه کاری می‌توانم انجام دهم؟»

 

یک مشاور یا درمانگر واجد شرایط می‌تواند به شما کمک کند الگوهای تفکر منفی و سایر سد معبرها را در جهت ایجاد ذهنیت رشد شناسایی کنید. یک درمانگر می‌تواند از روابط شخصی، پیشرفت حرفه‌ای و تجربیات شخصی شما ارزیابی انجام دهد. آنها همچنین می‌توانند به شما ابزاری برای مقابله با افکار منفی، بهبود عزت نفس شما و پشتیبانی در هنگام تجربه عقب نشینی، بدهند.

برخی افراد شکست را دلیلی برای ترک هدفشان می‌دانند. با این حال، افرادی که ذهنیت رشد دارند، با اینکه شکست خورده‌اند، شکست‌ها را به عنوان یک اشتباه ساده تلقی می‌کنند. تفاوت این است که اشتباه چیزی است که می‌توان از آن آموخت. هنگامی که آنها از اشتباه خود آموختند، می‌توانند ادامه دهند و در آینده بهتر عمل کنند.
•    اشتباهات نباید چیز بدی باشند. در این صورت، به دلیل اشتباهاتی که در این راه انجام داده‌اید، پخته‌تر و هوشیارتر خواهید شد.
•    وقتی دچار عقب گرد شدید، مدتی را به تأمل در مورد اشتباه اختصاص دهید. چه چیزی اشتباه پیش رفت؟ آیا برای جلوگیری از آن می‌توانستید کاری متفاوت انجام دهید؟ یافته‌های خود را یادداشت کنید تا بتوانید آنها را مرور کنید و دفعه بعدی حواس‌تان به آنها باشد.
•    به عنوان مثال، بگویید دستورالعمل جدیدی را امتحان کرده‌اید که به خوبی پیش نرفته است. می‌توانید خود را یک آشپز بد معرفی کنید و دیگر سعی نکنید. از طرف دیگر، شما می‌توانید اشتباه را تجزیه و تحلیل کنید و سعی کنید دفعه بعد بهتر عمل کنید. شاید شامتان به این دلیل که به آن توجه کافی نکردید، سوخته باشد. دفعه بعدی، می‌دانید که توجه بیشتری داشته باشید.

 

مشکل دیگری که ممکن است با شکست داشته باشید این است که به شما اجازه می‌دهد که روی شما نسبت به احساس به خود تاثیر بگذارد. در این شرایط، شروع به دیدن خود به عنوان یک شکست‌پذیر می‌کنید. مشکل این است که شکست تمایل دارد شما را به جای یک ذهنیت رشد، به سمت یک ذهنیت ثابت سوق دهد. اشتباهات کاری است که شما انجام می‌دهید. آنها شخصیت شما را تعیین نمی‌کند. وقتی می‌توانید یاد بگیرید که این دو را جدا کنید، رشد و یادگیری از اشتباهات آسا‌ن‌تر خواهد بود.
•    به عنوان مثال، ممکن است شما در کار خود اشتباه بزرگی مرتکب شده باشید، مانند به موقع آماده نکردن سفارش کارتان. یکی از احتمالات این است که خود را به عنوان یک آدم سهل‌انگار ببینید، به عنوان کسی که نمی‌تواند کاری را درست انجام دهد. با این حال، اگر فقط به عنوان یک اشتباه به آن نگاه کنید، می‌توانید کارتان را ادامه دهید. شما اشتباه کرده‌اید: سفارش را به موقع انجام نداده‌اید. اما این فقط یک اشتباه بود و حالا شما بهتر می‌دانید. در سفارش بعدی بهتر عمل خواهید کرد، زیرا از اشتباه یاد گرفته اید.

 

بخشی از توسعه ذهنیت رشد همیشه تلاش برای رشد و به چالش کشیدن خود است. این بدان معنی است که شما باید چیزهای جدیدی را امتحان کنید. با این حال، هنگامی که چیزهای جدید را امتحان می‌کنید، مطمئناً مرتکب اشتباهاتی می‌شوید، که بسیاری از افراد را از حتی امتحان چیزهای جدید بازمی دارد. مهم این است که به تلاش خود ادامه دهید و خود را به چالش بکشید.
•    این شامل به عهده گرفتن مواردی است که بیش از حد چالش برانگیز به نظر می‌رسند. اشتباه خواهید کرد، اما از تجربه یاد خواهید گرفت و متوجه خواهید شد که چه کاری می‌توانید انجام دهید.
•    به عنوان مثال، شاید شما همیشه دوست داشته باشید که یک زبان جدید یاد بگیرید، اما ترسیده‌اید که قادر به درک آن نباشید. به هر حال چالش را بپذیرید. حتی اگر مسلط نشوید، باز هم در مورد خود و فرهنگ دیگر بیشتر خواهید آموخت.

اگر فکر می‌کنید هوش طبیعی تنها راه موفقیت است، احتمالاً شکست خواهید خورد. بیشتر افرادی که موفقیت‌های بزرگی دارند بسیار سخت کار می‌کنند تا به آنجا برسند. شما همچنین باید به قدرت سخت کوشی اعتقاد داشته باشید تا به طور مداوم مهارت‌های خود را تقویت کرده و مهارت خود را کسب کنید.
•    استفاده از این اصل در زندگی روزمره بسیار مهم است. هر روز بر تسلط بر مهارت‌های خود کار کنید. تسلیم نشوید، زیرا در اولین تلاش به آن دست نمی‌یابید.
•    به عنوان مثال، اگر همیشه می‌خواستید نقاشی کنید، فقط یک بار آن را امتحان نکنید و به این دلیل که در شروع عالی نیستید، فکر نکنید که شکست خورده‌اید. سعی کنید هر روز کمی مهارت‌های خود را تقویت کنید.
•    سعی نکنید همه مهارت‌های خود را یک باره ارتقا دهید. به مهمترین چیز فکر کنید، سپس ابتدا روی آن کار کنید. پس از تسلط بر این مهارت، روی آنچه مهم‌ترین مهارت بعدی می‌دانید کار کنید.

 

اگرچه این توصیه ساده به نظر می‌رسد، اما در عمل به همین راحتی نیست. وقتی می‌خواهید کاری را به نتیجه برسانید، ممکن است تمایل داشته باشید که بارها و بارها به همان راه حل‌ها برگردید. کلید خروج از آن چرخه نزدیک شدن به مسئله از زوایای مختلف برای یافتن راه حل‌های جدید است.
•    یکی از راه‌های اجرای این استراتژی، اندیشیدن درباره فرضیات خود درباره یک پروژه است. گاهی اوقات، تغییر فرضیات می‌تواند نوع نگاه شما به مسئله را تغییر دهد.

 

پایداری در ایجاد ذهنیت رشد بسیار مهم است. دلیل این امر این است که برای ادامه کار در حل مشکلات و ادامه رشد هوش و مهارت خود، پشتکار لازم است. حتی اگر به نظر می‌رسد مشکلی هرگز راه حلی نخواهد داشت، مهم است که به جلو فشار دهید. کار واقعی به این ترتیب انجام می‌شود.
•    پایدار به معنای بی‌وقفه کار کردن نیست. اگر بیش از حد خسته یا ناامید شدید، از استراحت خود نترسید. فقط مطمئن شوید که دوباره به کار در مورد موضوع پرداخته‌اید.

 

برای ایجاد یک ذهنیت رشد، شما باید دائماً برای پیشرفت و ارتقای خود تلاش کنید. این بدان معنی است که به طور مداوم در مورد جهان پیرامون خود از طریق هر وسیله‌ای که می‌توانید بیشتر بیاموزید. هرچه بیشتر یاد بگیرید، بیشتر رشد می‌کنید.
•    کتاب بخوانید. به کلاس بروید. از موزه‌ها و سایت‌های آموزشی دیدن کنید. مستندها را تماشا کنید. از هر فرصتی که می‌توانید استفاده کنید و با دنیای اطراف خود آشنا شوید.
•    همچنین، از افراد دیگر یاد بگیرید. با افراد مختلف در کافی شاپ‌ صحبت کنید و از آنها در مورد دنیای آنها بپرسید. وقتی چیزی را نمی‌دانید از دوستان، خانواده و همکاران کمک بخواهید. بگذارید تجربه دیگران شما را راهنمایی کند.
•    یاد بگیرید که ذهن شما با موقعیت‌های بسیار متفاوتی روبرو شود: با افرادی از فرهنگ‌های مختلف یا عقاید یا ایدئولوژی‌های مختلف دوست شوید. کارهایی را تجربه کنید که هرگز انجام نداده‌اید. به جاهایی بروید که هرگز ندیده‌اید. بگذارید ذهن شما با تمام احتمالات آشنا شود!

 

بدون اینکه متوجه شوید، ممکن است از حداکثر توان خود در کارتان استفاده نکنید. گاهی اوقات به یک چالش نیاز دارید، چیزی که باید با آن رقابت کنید تا بیشتر شما را تحت فشار قرار دهد. گاهی اوقات، این رقابت می‌تواند از درون سرچشمه بگیرد، به این معنی که به خودتان فشار بیاورید که کاری را بهتر از دفعه قبل انجام دهید و همیشه سعی می‌کنید خود را به بهترین شکل انجام دهید. هر بار که این کار را انجام دهید، کمی بیشتر در مورد خود و جهان خواهید آموخت.

مجله‌ی آموزش ایلیاد